گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

وداع کردم و رفتم به صد پریشانی

ز دوستان و وداع آه ازین پشیمانی

فراقِ هم‌نفس الحق عظیم دشوارست

وداع جان نکند هیچ تن به آسانی

اگرچه جان پرِ جان است و دل برابر دل

به حکمِ جاذبه‌ی اتصال روحانی

ولی چو میلِ محبت به یکدگر دارند

همی کنند تقاضا نفوس‌ انسانی

نصیبه‌ای‌ست ز بدو وصول هر کس را

به حدِّ مرتبه‌ی خود ز حظِّ جسمانی

اگر مطالبه‌ای می‌کند ملامت نیست

نه کشتنی‌ست بدین امتحان نه زندانی

عذابِ روزِ قیامت شب مفارقتِ است

چه دیگرست همین رستخیز طوفانی

ز دست ما چو زمام مراد بیرون شد

به سر بریم به دشواری و به آسانی

اگر زمین و زمان بر هم افکند زلزال

تغیّری نپذیرد محبتِ جانی

صبا بگوی به آرامِ جان من که مکن

خلافِ عهدِ نزاری دگر تو می‌دانی

رکاب‌وار کند پای مالِ ایّامم

اگر عنان عنایت ز ما بگردانی

 
 
 
رودکی

مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب

چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟

برای پرورش جسم جان چه رنجه کنم؟

که: حیف باشد روح القدس به سگبانی

به حسن صوت چو بلبل مقید نظمم

[...]

قطران تبریزی

مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب

چه آب جویم از جوی خشک یونانی

برای پرورش جسم و جان چه رنجه کنم

که حیف باشد روح القدس بسگبانی

بحسن صوت چو بلبل مقید نظمم

[...]

امیر معزی

مخوان فسانهٔ افراسیابِ تورانی

مگوی قصهٔ اسفندیارِ ایرانی

سخن ز خسرو و سلطانِ هفت کشور گوی

که خَتْم گشت بدو خسروی و سلطانی

معزِّ دینِ خدای و خدایگانِ جهان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
وطواط

در آمد از غم تو ، ای بخوبی ارزانی

بکار من چو سر زلف تو پریشانی

کنم بطبع فدای تو دیده و دل و جان

که تو عزیزتر از دیده و دل و جانی

بنفشه زلفی و گل خدی و چه می گویم؟

[...]

قوامی رازی

به هرزه بر سر دنیا مشو به نادانی

که چون توئی بچنین کار نیست ارزانی

چو عمر ضایع کردی بر آن پشیمان باش

اگرچه سود ندارد کنون پشیمانی

غم جهانی بر جان خویشتن چه نهی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه