گر هیچ شریفتر ز می بودی
آن چیز حرامتر ز وی بودی
آمیخته با خبیث شد گر نه
مشهور جان خبث کی بودی
گر نفسِ خبیث را بدانندی
مخصوص چرا به خبث می بودی
از بدوِ وجود سیر کردی گر
در راهِ عدم نشانِ پی بودی
گر هیچ به طمطراقِ عقل استی
پس نطعِ سمای عشق طی بودی
با عشق نشست و خاست کردی عقل
گر رجعتِ او به اصلِ شی بودی
در ظلّ ِ لوایِ عشق بنشستی
با مردِ محبّت ار لوی بودی
مجنون در و دشت و کوه نگرفتی
گر هیچ رهش به سویِ حی بودی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.