چون هیچ بقایی نکند خاکی و بادی
دل بر کن این رهگذر انده و شادی
در حلقه ی رندانِ قلندر شو و بنشین
گر پای خود از زهد ریایی بگشادی
منزل مطلب چون که هم از گام نخستین
پای آبله کردی و به ره باز فتادی
ثابت قدم آنست که سر زیر ِ قدم کرد
افسر ننهی که به قدم سر ننهادی
با دیده ی بی دیده ی خود چون روی آن جا
کان جا همه روزست و تو خفاش نهادی
آن لحظه شدی زنده که چون خضر بمردی
وان لحظه بمردی که چو فرعون بزادی
زین پس مطلب داد ز بیداد نزاری
این داد هم از خود طلب ار طالب ِ دادی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی وجود و عدم بقای مادی میپردازد و پیام میدهد که زندگی مادی هرگز پایدار نیست. شاعر میگوید که باید از اندوه و شادیهای دنیوی دل کند و در جمع رندان و اهل دل نشیند. او به این نکته اشاره میکند که اگر انسان بخواهد به مقام و فضیلت برسد، باید قدمهایش را با صداقت و از روی معرفت بردارد. همچنین میگوید که حقیقت زندگی در درک و پذیرش مرگ و فنا نهفته است. در نهایت، شاعر تأکید میکند که هر چیزی را که میخواهیم، باید از درون خود طلب کنیم.
هوش مصنوعی: از آنجا که خاک و باد هیچ چیز را برای همیشه نگه نمیدارند، بنابراین دل خود را از اندوه و شادی این دنیا رها کن و به این مسیر ادامه بده.
هوش مصنوعی: به جمع عارفان و آزاداندیشان بپیوند و در کنارشان بنشین، اگر از زهد و دیانت ناپایدار و ظاهری خود دست برداشته باشی.
هوش مصنوعی: این بیت به این مفهوم اشاره دارد که وقتی انسان از همان ابتدا در مسیری نادرست قرار میگیرد و دچار اشتباه میشود، به راحتی نمیتواند به هدف خود برسد و در ادامه نیز با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد. در واقع، شروع نادرست میتواند مسیر بعدی را نیز دچار چالش کند.
هوش مصنوعی: کسی با اراده و استقامت است که در برابر مشکلات و چالشها سرش را پایین میآورد و از هدفش دست نمیکشد. اگر در مسیری گام بر نداری، نباید انتظار داشته باشی که دیگران به تو احترام بگذارند و تو را فراموش نکنند.
هوش مصنوعی: با چشمان نادیدم، وقتی به آن مکان نگاه میکنم، متوجه میشوم که آنجا همیشه روز است، اما تو خود را به شکل خفاش درآوردهای.
هوش مصنوعی: آن لحظه که جان تازهای پیدا کردی، شبیه به خضر (نبی) بودی، و لحظهای که دوباره به دنیا آمدی، مثل فرعون بودی. به این معناست که وقتی به دنیای جدیدی پا میگذاری، از حالت قبلی خود فاصله میگیری.
هوش مصنوعی: از این به بعد، اگر کسی از بیداد بگوید، خودش هم باید از درون خود طلب کند. اگر کسی خواهان داد و ستد است، باید بداند که این داد، از خود او شروع میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ساقی پیش آر ز سرمایهٔ شادی
زان میکه همی تابد چون تاج قبادی
زان باده که با بوی گل و گونهٔ لعلست
قفل در کرمست و کلید در شادی
بسته مشواد آنچه به نصرت بگشادی
پاینده همی بادا هرچ آن تو نهادی
همواره همیدون به سلامت بزیادی
با دولت و با نعمت و با حشمت و شادی
نازد به تو همواره جوانمردی و رادی
زیرا که همه ساله تو آزاده جوادی
شادست شهنشاه و تو از سلطان شادی
با سیرت پاکیزه و با دولت دادی
ای ساقی پیش آر ز سرمایۀ شادی
زان می که همی تابد چون تاج قبادی
زان باده که با بوی گل و گونۀ لعلست
قفل دَرِ گُرمست و کلید درِشادی
هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی
گوشی به حدیث من بیدل ننهادی
ای در گرانمایه که مثل تو کم افتد
یک روز به دست من مفلسه نفتادی
در دیده من جمله خیالند و تو نقشی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.