تو مرا همنفسِ دیرینه
من همان احمدکِ پارینه
همچنان است که بر آهن و سنگ
نقش اخلاص توام بر سینه
هر کجا مهر و محبت باشد
درنگنجد سرِ مویی کینه
باده ی شوق و شرابِ کهنه
آن حلال است ولیکن این نه
مرغِ دل در قفسِ سینه ی ما
دانه ی عشق خورد نی چینه
پوش ما هیچ تفاوت نکند
گر نسیج است اگر پشمینه
نوش باید که بود آماده
اگر ام روزی اگر دوشینه
نقد را باش که سودت نکند
غیبِ فردایی و فوتِ دینه
ساقیا می به نزاری میده
روز چه شنبه و چه آدینه
می به سیمینه و زرّینه مده
در سفالینه ده و چوبینه
گر زبر زیر شود زیر زبر
من و کنج خود و گنجِ سینه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.