ای مرا در آتش هجران سراپا سوخته
بعد ازین چیزی نماند از من بتا ناسوخته
بیش از این پروای کار خود ندارم چون کنم
هستم از تشویش چون پروانه پروا سوخته
بر جمال شمع رویت در شبستان فراق
مرغ جانم بال و پر پروانه آسا سوخته
شد دلم مایل به روی آتش گلرنگ تو
زان که باشد قابل آتش در اصلا سوخته
در مقام صبر و کوره ی امتحان وقت حساب
مطلقاً مِن ذلکُم شد غرقه منها سوخته
چند سوزد برق عالم سوز عشقت جان من
طاقت آتش نمی آرد خصوصا سوخته
هر چه شرح آتش سودای عشقت می دهم
در سرش بی حد از آن آتش قلم را سوخته
در قلم گیرد چو آتش دوده ی سودای من
لا جرم خاصیتی دارد قلم با سوخته
روز و شب در موکب عشق تو بر سر می¬برم
جانب کلکم نگه دارد همانا سوخته
هر که بیند دفتر سودای من گوید عجب
مشک دارد در ورق ها یا جگر یا سوخته
درس مالیخولیا می گیرم از سر چون شده ست
روزن سقف دماغ از دود سودا سوخته
برق آهم چون به بالا بگذرد گر بنگری
شعله های آتشین بینی شررها سوخته
درد عشق و جور یار و داغ هجر و سوز دل
چون روا دارد نزاری را به صد جا سوخته
هم چو مجنون با خیال روی لیلی ساخته
هم چو وامق در فراق روی عذرا سوخته
برق را سوی سیاهی میل باشد زآن قبل
بر دلم زد ناگهان تا شد به عذرا سوخته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عشق و درد جدایی اشاره دارد. شاعر از سوختگی و رنج ناشی از عشق میگوید و خود را در آتش فراق میبیند. او مانند پروانهای که به شمع نزدیک میشود، برای زیبایی محبوبش حاضر است هر گونه سختی را تحمل کند. همچنین، او در بیان احساساتش به سوزش دل و درد جدایی اشاره میکند و از غم و اندوهی که در دل دارد مینالد. در نهایت، شاعر به شرایط سختی که در آن قرار دارد و ناتوانی در کنترل این احساسات پرداخته و از شباهت خود به عاشقان مشهور، مانند مجنون و وامق، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای محبوب من که به خاطر فراق تو تمام وجودم در آتش سوخته، از این پس هیچ چیزی از من باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: دیگر به کار خود اهمیت نمی دهم، زیرا از نگرانی مانند پروانه ای هستم که جانش را برای شعله فانی کرده است.
هوش مصنوعی: در شب تار فراق، زیبایی چهرهات مانند شعلهای درخشان است و جانم به خاطر عشق تو مثل پروانهای میسوزد و پرواز میکند.
هوش مصنوعی: دل من به سمت زیبایی تو کشیده شده است، زیرا تنها تو هستی که میتوانی آتش را تحمل کنی، حتی اگر خودت از آتش به شدت سوخته شده باشی.
هوش مصنوعی: در زمان تحمل سختیها و آزمونها، وقتی که زمان محاسبه فرا میرسد، بهطور کامل از آن وضعیت غرق و آسیبدیده میشوید.
هوش مصنوعی: عشق تو چنان آتشین و سوزان است که حتی اگر همه جهان نیز بسوزند، من هیچ طاقت و تاب تحمل آن را ندارم؛ به ویژه که خودم از پیش در آتش عشق تو سوختهام.
هوش مصنوعی: هر چقدر که درباره آتش اشتیاق و عشق تو صحبت میکنم، در ذهنم به قدری شوق و حرارت داریم که خودم را به آتش کشیدم و نوشتههایم سوختهاند.
هوش مصنوعی: وقتی دودهی اندیشهی من بر روی کاغذ ثبت میشود، نشان از این دارد که قلمی که با سوختن مواجه شده، خاصیتی دارد.
هوش مصنوعی: من روز و شب در مسیر عشق تو زندگی میکنم و با اشتیاق به تو نگاه میکنم، اما به راستی دلم سوخته است.
هوش مصنوعی: هر کسی که دفتر دل من را ببیند، میگوید که چگونه در ورقهایش یا عطر خوشی وجود دارد یا از آتش عشق سوخته است.
هوش مصنوعی: من از حال و روز خود درس میآموزم، زیرا روزنههای ذهنم به خاطر افکار و احساسات دردآور به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و در حال نابودی است.
هوش مصنوعی: وقتی صدای اوج آهم را میشنوی، اگر دقت کنی، شعلههای آتشین را مشاهده خواهی کرد که از شررهای سوخته شکل گرفتهاند.
هوش مصنوعی: درد عشق و مشکلاتی که از طرف معشوق به آدم میرسد، و همچنین آتش شوق و غم جدایی چطور میتواند نزار را تحمل کند، در حالی که او در دلش در صد جای دیگر نیز سوز و آتش دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به عشق عمیق و شدید اشاره دارد. شخصی با خیالات محبوب خود زندگی میکند و همچون مجنون، در اشتیاق دیدار معشوقش دیوانهوار و پر از احساس است. همچنین مانند وامق که به خاطر دوری از معشوقش به شدت رنج میبرد، او نیز در فراق معشوقش دچار سوز و گداز است. در واقع، این احساسات نشاندهنده شدت عشق و درد جدایی است.
هوش مصنوعی: برق تمایل دارد که به سمت تاریکی برود، چون ناگهان بر دلم تاثیر گذاشت و باعث شد که حالتی سوخته مانند پیدا کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.