تا از برِ من رفتی رفتهست قرار از من
زارم چو میانِ تو ایکرده کنار از من
گر تو نکنی محوم از آینۀ خاطر
کس در دو جهان دیگر گو یاد میار از من
گو عقل درین حالت تشنیع مزن باری
یا پای درین ره نه یا دست بدار از من
گر بیخودییی کردم آشفته چنین باشد
تو شرطِ بزرگی را خرده مشمار از من
من بلبلِ مشتاقم شوریدۀ گلرویی
مشنو که برآید دم بینالۀ زار [از] من
من بر سر راهِ تو با چشمِ دُر افشانم
تشریفِ وصال از تو ترتیبِ نثار از من
گر وعده نمیدادی وصل تو نزاری را
هجر تو برآوری یکباره دمار از من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا در نجفت گردید ای نور خدا مسکن
موسی ز شبانی شد از پرتو تو ایمن
تا کی به جواب ما گویی ارنی را لن
از خاک نجف بردار سرای ولی ذوالمن
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.