شبی هاتف غیبم آواز داد
به صدر سعادت رهم باز داد
به من گفت هان ای نزاری زار
چنین چند باشی به زاری زار؟
به هم برزدی روزگار صواب
که چون جغد خو کردهای در خراب
چنین تا به کی جهل بردن زپیش؟
پراگندگی راه دادن به خویش
به جامع رو و دست مفتی بگیر
که ای مفتی از مفت خوردن نفیر!
چهل سال در خون رز رفتهام
در اکسون و کمخار و خز رفتهام
می اکنون ز جامِ صفا بایدم
ز پشمینه کشف الغطا بایدم
کنون از حرامانه باز آمدم
ز پیمان پیمانه باز آمدم
سرم مست پیمانهٔ دیگرست
شرابم ز خم خانهٔ دیگرست
صلاحم درین است و عزمم برین
شراب طهورست و خلدم برین
درِ خلوت اکنون بر اوباش بند
حریف از حواری کن اکنون پند
مکن با عفاریت همخانگی
اگر عاقلی ترک دیوانگی
ز دیوان روی زمین دور باش
به سردابهٔ قدس با حور باش
چو با شاهدانِ مقاماتِ راز
توان عشق ورزید با عسر و ناز
ازین زال دیرینهٔ نو عروس
چرا برد باید فریب و فسوس؟
چو همزانوی همنشینان حور
توانی شمیدن شراب طهور
حرام است مادام خوردن مدام
در آغوش بیگانه خفتن حرام
بسی تهنیت گفتم و مرحبا
ز فرمان هاتف نکردم ابا
به جامع شدم هم بر آن سان که گفت
نکردم ولی فاش رازِ نهفت
غریو از خلایق برآمد که چیست
نزاریست این یا ندانیم کیست
نزاری و خو باز کردن ز می!
چه تزویر دارد؟ وین چیست؟ هی!
زمین گر شود آسمان فی المثل
شب تیره با روز روشن بدل
و گر آب آتش شود آتش آب
قمر قطب گردد سها آفتاب
اگر لعل فیروزه گردد به رنگ
وگر موم هرگز شود همچو سنگ
وگر سرکه را استحالت بود
وگر منجمد را مقالت بود
ز اضداد جمعیّت و اتّفاق
ز جوزا اگر نیز شد جفت طاق
بود ممکن و نیست از ممکنات
شکیب نزاری ز آبِ حیات
اگر از نزاری وَرعّ باورست
ز اعجوبهها این عجایب ترست
بسی طعنه در بابِ ما میزدند
ازین نوع تشنیعها میزدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان حال و روز خود میپردازد و با صدای هاتف غیبی خطاب به خود، از او میخواهد که از زاری و ناتوانی بیرون آید. او به عدم آگاهی و جهل خود اشاره میکند و توصیه میکند که به سوی علم و آگاهی برود و از مفتخوری و بیسر و سامان بودن پرهیز کند. شاعر به سختیهایی که در زندگیاش تحمل کرده اشاره میکند و میگوید که اکنون زمان آن رسیده که از زهر خوار و حرام بازگردد و به میخانه شراب طهور روی آورد.
او از دوری از افراد نادان و دیوانه سخن میگوید و تأکید میکند که باید با عقل و درایت زندگی کند. همچنین، بر اهمیت عشق و دوستان خوب تأکید میکند و به فریبکاریها و مشکلات موجود در روابط انسانی اشاره دارد. او در نهایت میگوید که باید به راه صحیح برود و از عاقبتانگارانهها بپرهیزد و به شایستگی و صلاح دعوت کند.
شاعر در انتها به چالشها و انتقاداتی که در مورد خود شنیده اشاره میکند و از اینکه عدهای او را به تمسخر میگیرند، گلهمند است.
هوش مصنوعی: یک شب، صدای نداگر غیب من را صدا زد و راهی به سوی خوشبختی و سعادت به من نشان داد.
هوش مصنوعی: به من گفتند، ای نزار، تا کی میخواهی اینقدر غمگین و ناامید باشی؟
هوش مصنوعی: زندگی تو به هم ریخته و ناپسند است، چرا که مانند جغدی در ویرانی و نابودی به راحتی زندگی میکنی.
هوش مصنوعی: چرا تا به کی باید نادانی را از خود دور کنیم؟ و چرا باید به خاطر خودمان در مسیر زندگی پراکنده و بیهدف حرکت کنیم؟
هوش مصنوعی: به سوی جمع برود و دست شخص مفتی را بگیرد، زیرا او از زندگی به راحتی و بدون زحمت چیزی نمیخورد و باعث سر و صدا میشود!
هوش مصنوعی: چهل سال در حال تجربه و دشواری بودهام و در میان سختیها و ناملایمات زندگی پیش رفتهام.
هوش مصنوعی: به تازگی از جام پاکی و شادی مینوشم و باید از حجاب و پردهها کنار بروم.
هوش مصنوعی: من حالا از کارهای نادرست و پیمانهای شکسته بازگشتهام.
هوش مصنوعی: سرم به خاطر نوشیدنی جدیدی شاد و سرمست است و میخواهم بگویم که شراب من از جایی غیر از خمخانهای که معمولاً به آن میرفتم، آمده است.
هوش مصنوعی: من در این مسیر به اصلاح خود میپردازم و تصمیمم بر این است که شراب پاک و خالصی بنوشم و در این حال به بهشت خود برسم.
هوش مصنوعی: در حال حاضر، درِ تنهایی بر روی جمعیت باز است. اکنون به رفیق خود نصیحتی بده که او را از دوستداران خود دور کند.
هوش مصنوعی: با انسانهایی که عقل ندارند و به کارهای دیوانهوار میپردازند، همنشینی نکن. اگر عاقل هستی، باید از رفتارهای غیرمعقول دوری کنی.
هوش مصنوعی: از کسانی که به دنیا و دیوانگیهای آن میپردازند دوری کن و در مکانی مقدس و روحانی با افکار و احساسات پاک زندگی کن.
هوش مصنوعی: زمانی که بتوانی با افرادی که درک عمیقتری از معانی و رازهای عشق دارند، ارتباط برقرار کنی، میتوانی به راحتی و با زیبایی عشق خود را ابراز کنی، چه در لحظات سخت و چه در لحظات دلبرانه.
هوش مصنوعی: چرا باید عروس تازهٔ دیرینهٔ زال را فریب و نیرنگ دهد؟
هوش مصنوعی: هرگاه در کنار دوستان خوب و همفکر خودت باشی، میتوانی از لحظههای پاک و لذتبخش زندگی بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: خوردن خوردنیهای حرام و خوابیدن در آغوش دیگران کاری ناپسند و غیرمجاز است.
هوش مصنوعی: من بارها تبریک گفتم و به حرفهای هاتف گوش ندادم.
هوش مصنوعی: به جمعی پیوستم و همانطور که گفته بود، عمل نکردم ولی راز پنهان را آشکار کردم.
هوش مصنوعی: جمعیت سر و صدا کرد و پرسید که این نزاری چه کسی است یا اصلاً نمیدانیم او کیست.
هوش مصنوعی: ای نزار، چرا اینقدر بیدرنگ در میخواری مشغول هستی؟ این چه فریبکاری است؟ این وضعیت چه معنایی دارد؟
هوش مصنوعی: اگر زمین به آسمان تبدیل شود، مانند شب تاریک به روز روشن تغییر خواهد کرد.
هوش مصنوعی: اگر آب به آتش تبدیل شود، آتش میتواند به ماه جلوهگری کند و ستاره سها به طوری نمایان گردد که گویی به خورشید تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: اگر سنگ قیمتی مانند لعل تغییر رنگ دهد و به فیروزه تبدیل شود، یا اگر موم هرگز سخت و محکم مانند سنگ نشود، نشان میدهد که ذات چیزها تغییر ناپذیر است.
هوش مصنوعی: اگر سرکه قابلیت تغییر حالت داشته باشد و یخ نیز خاصیت صحبت کردن داشته باشد.
هوش مصنوعی: از تضادها و اختلافها اگرچه در جمعیّت و اتحاد نیز به نظر میآید، اما در نهایت در دو رکن متفاوت باقی خواهند ماند.
هوش مصنوعی: چیزی که ممکن است، اگر به شکیبایی و صبر نیاز داشته باشد، نمیتوان به راحتی به آن دست یافت، حتی اگر آن چیز آب حیات باشد.
هوش مصنوعی: اگر شخصی از نزار زاهدی با تقوا باشد، باید از این عجایب و شگفتیها بترسد، چون این چیزها فراتر از حد و اندازههای معمولی هستند.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم به ما انتقاد میکردند و انواع مختلفی از سرزنشها را به سمت ما میفرستادند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.