بیا ساقی از خود رهاییم ده
ز رخشنده می روشناییم ده
میی کاو ز محنت رهایی دهد
به آزردگان مومیایی دهد
سخن سنجی آمد ترازو به دست
درست زر اندود را میشکست
تصرف در آن سکه بگذاشتم
کزان سیم در زر خبر داشتم
گر انگشت من حرفگیری کند
ندانم کسی کاو دبیری کند
ولی تا قوی دست شد پشت من
نشد حرف گیر کس انگشت من
نبینم به بدخواهی اندر کسی
که من نیز بدخواه دارم بسی
ره من همه زهر نوشیدنست
هنر جستم و عیب پوشیدنست
بدان ره که خود را نمودم نخست
قدم داشتم تا به آخر درست
دباغت چنان دادم این چرم را
که برتابد آسیب و آزرم را
چنان خواهم از پاک پروردگار
کزین ره نگردم سرانجام کار
گزارای نقش گزارش پذیر
که نقش از گزارش ندارد گزیر
چنین نقش بندد که چون شاه روم
به ملک جهان نقش برزد به موم
ولایت ز عدلش پر آوازه گشت
بدو تاج و تخت پدر تازه گشت
همان رسمها کز پدر دیده بود
نمود آنچه رایش پسندیده بود
همان عهد دیرینه برجای داشت
علَمهای پیشینه بر پای داشت
به دارا همان گنج زر میسپرد
بران عهد پیشینه پی میفشرد
ز فرمانبران ملک فیلقوس
نشد کس در آن شغل با وی شموش
که بود از پدر دوست انگیزتر
به دشمن کشی تیغ او تیزتر
چنان شد که با زور بازوی او
نچربید کس در ترازوی او
چو در زور پیچیدی اندام را
گره برزدی گوش ضرغام را
کباده ز چرخه کمان ساختی
بهر گشتنی تیری انداختی
به نخجیرگه شیری کردی شکار
ز گور و گوزنش نرفتی شمار
ربود از دلیران تواناتری
سر زیرکان شد به داناتری
چو خطش قلم راند بر آفتاب
یکی جدول انگیخت از مشک ناب
فلک زان خط جدول انگیخته
سواد حبش را ورق ریخته
حساب جهانگیری آورد پیش
جهان را زبون دید در دست خویش
هَمَش هوش دل بود و هم زور دست
بدین هر دو بر تخت شاید نشست
به هر کاری کاو جست نام آوری
در آن کار دادش فلک یاوری
همه روم از آن سرو نوخاسته
به ریحان سرسبزی آراسته
ازو بسته نقشی به هر خانهای
رسیده به هر کشور افسانهای
گهی راز با انجمن مینهاد
گه از راز انجم گره میگشاد
به انبوه می با جوانان گرفت
به خلوت پی کار دانان گرفت
نه آن کرد با مردم از مردمی
که آید در اندیشهٔ آدمی
به آزردن کس نیاورد رای
برون از خط عدل ننهاد پای
به بازارگانان رها کرد باج
نجست از مقیمان شهری خراج
ز دیوان دهقان قلم برگرفت
به بیمایگان هم درم درگرفت
عمارت همی کرد و زر میفشاند
همه خار میکند و گل مینشاند
به هر ناحیت نام داغش کشید
به مصر و حبش بوی باغش کشید
گشاده دو دستش چو روشن درخش
یکی تیغ زن شد یکی تاج بخش
ترازو خود آن به که دارد دو سر
یکی جای آهن یکی جای زر
هر آن کار اقبال را درخورست
به آهن چو آهن به زر چون زرست
چنان دادگر شد که هر مرز و بوم
زدی داستان کای خوشا مرز روم
ارسطو که دستور درگاه بود
به هر نیک و بد محرم شاه بود
سکندر به تدبیر دانا وزیر
به کم روزگاری شد آفاق گیر
وزیری چنین شهریاری چنان
جهان چون نگیرد قراری چنان
همه کار شاهان گیتی نکوه
ز رای وزیران پذیرد شکوه
ملک شاه و محمود و نوشیروان
که بردند گوی از همه خسروان
پذیرای پند وزیران شدند
که از جملهٔ دور گیران شدند
شه ما که بدخواه را کرد خرد
برای وزیر از جهان گوی برد
مرا و تو را گه شود پای سست
تن شاه باید که ماند درست
مبادا که شه را رسد پای لغز
که گردد سر ملک شوریده مغز
چو باشد کند چشم بد بازیی
کند دیو با فتنه دم سازیی
جهان دادخواهست و شه دادگیر
ز داور نباشد جهان را گزیر
جهان را به صاحب جهان نور باد
وزین داوری چشم بد دور باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن، شعری است که به ستایش و تقدیر از سخاوت و عدالت یک شاه پرداخته و به فلسفه زندگی و قدرت اشاره میکند. شاعر از ساقی میخواهد که او را از رنجها و دردهای زندگی رهایی بخشد و با نوشیدنی روشن دلش را شاد کند. او در ادامه به ویژگیهای یک فرمانروا اشاره میکند که باید عادل و نیکوکار باشد و قدرت را به درستی و با اخلاق به کار گیرد.
شاعر بر این باور است که قدرت واقعی در استفاده عادلانه از آن است و باید از ظلم و بدخواهی خودداری کرد. با توجه به داستانهای تاریخی، از قهرمانانی چون سکندر و پادشاهانی چون محمود و نوشیروان یاد میکند که با حکمت و مشورت وزیران خود، بر مشکلات فائق آمدند.
در نهایت، تاکید میشود که عدالت و صداقت باید در حکومتها حاکم باشد و از آسیبهای دنیای بدیها و فتنهها دوری شود. در این شعر امیدی به روشنایی و عدالت جهانی وجود دارد و شاعر آرزو میکند که هرگونه بدخواهی از بین برود.
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، ما را از قید و بند رهایی بخش و از نوشیدنی زلال و درخشان خود به ما بده.
هوش مصنوعی: نوشیدنیای که از زحمت آزاد کند و به دلشکستگان آرامش بخشد.
هوش مصنوعی: یک قاضی عادل با دقت و انصاف، به اندازهگیری و ارزیابی میپردازد و در روند قضاوت، حتی طلاهای زرد و با ارزش را نیز زیر سوال میبرد و حقیقت را مشخص میکند.
هوش مصنوعی: من در سکهای که در آن چیزی دیدهام، تصرف کردهام، زیرا از همان نقرهای که به طلا تبدیل شده، اطلاعی دارم.
هوش مصنوعی: اگر انگشت من بر روی چیزی اشاره کند، نمیدانم چه کسی آن را توضیح میدهد یا تفسیر میکند.
هوش مصنوعی: اما تا زمانی که قوی و توانا شدم، هیچکس جرأت نکرد به من سخنی بگوید و به من انگشت اشاره کند.
هوش مصنوعی: نمیخواهم کسی را بدخواه ببینم، چون خودم هم افرادی را دارم که برایشان بدخواهی میکنم.
هوش مصنوعی: راه من پر از مشکلات و رنجهاست، ولی من توانستم هنری بیاموزم که در برابر سختیها و عیوب، صبر و خویشتنداری کنم.
هوش مصنوعی: من در مسیری که خودم را نشان دادم، از ابتدا تا انتهای آن قدم برداشتم.
هوش مصنوعی: چرم را به گونهای آماده کردم که در برابر آسیب و سختیها مقاوم باشد و هیچ گونه اذیتی نتواند به آن آسیب بزند.
هوش مصنوعی: من به قدری از خداوند پاک و بینقص میخواهم که در این مسیر به هیچ وجه به بیراهه نروم و به هدفم برسم.
هوش مصنوعی: نقش و اثری که تنها از دیگران روایت میشود، خود نداشته و به سمت آن تغییر مسیری نیست.
هوش مصنوعی: این هنرمند چنان طرحی میزند که وقتی شاه روم به سرزمینهای خود وارد میشود، به مانند نقش و نگارهایی که بر روی موم حک میشود، در دلها و ذهنها جاودانه باقی بماند.
هوش مصنوعی: به دلیل انصاف و عدالت او، آوازهاش در همه جا پخش شد و سبب شد که جایگاه و مقام پدرش نیز دوباره شکوه و زیبایی بیشتری پیدا کند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فرد به رسم و رسوم پدری خود پایبند است و آنچه را که پدرش خوب میدانسته و پسندیده، خودش نیز انجام میدهد. به عبارت دیگر، او از سنتها و ارزشهای خانوادهاش پیروی میکند.
هوش مصنوعی: او همچنان از گذشته های دور به وعده های خود وفادار مانده و پرچم های پیشینیان را بر افراشته نگه داشته است.
هوش مصنوعی: دارا، همان گنج طلایی را به او میسپارد؛ او هم در پی تصویب و تأیید گذشته است.
هوش مصنوعی: هیچکس در کار فرمانروایی ملک فیلقوس مانند او نتوانسته است به خوبی عمل کند.
هوش مصنوعی: هیچ کس در محبت نسبت به دوستان، از پدر بهتر نیست و همچنین در آزار دشمنان، او شمشیری تیزتر دارد.
هوش مصنوعی: هیچکس نتوانست در برابر قدرت و توانایی او برابری کند و به اندازهی او وزن کند.
هوش مصنوعی: وقتی که در قدرت و شدت واقع شدی، مانند این است که در چمش زدی و در عین حال گوش شیر را هم گرفتی.
هوش مصنوعی: تو با هنر و مهارت، کمانهای درست کردی و برای حرکت، تیر را پرتاب کردی.
هوش مصنوعی: در پارک شکار، تو شیر را شکار کردی و از دور خستگی و بیحالیات کم نشد.
هوش مصنوعی: خود را از دلیران قویتر و زیرکان بهتر برداشته و در برابر آنها به کسی داناتر تبدیل شدی.
هوش مصنوعی: وقتی که قلم او بر آفتاب کشید، گویی جدولی از مشک خالص به وجود آورد.
هوش مصنوعی: سماوات به سرخطی آراسته شده که نشاندهندهی زیبایی و شباهت به رنگ تیرهای مثل حبش است. گویی دنیای بالا به مانند صفحهای جدید از زیبایی و هنر آراسته شده است.
هوش مصنوعی: جهان را در کنترل و قدرت خود دید و متوجه شد که همه چیز در دست اوست، به همین خاطر دنیا را در برابر خود کوچک و ضعیف احساس کرد.
هوش مصنوعی: انسان برای دستیابی به موفقیت و نشستن بر جایگاه بالاتر نیازمند هم چیزی فراتر از ذهن هوشمند و دل آگاه است و هم قدرت عمل و تلاش. در واقع، هر دو این عوامل میتوانند او را به هدفش برسانند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در یک کار تلاش کند و نامی از خود به جا بگذارد، در آن مسیر از حمایت آسمانی برخوردار خواهد شد.
هوش مصنوعی: تمام سرزمین روم به خاطر آن سرو تازهریخته، با گلهای خوشبو و سبز مزین شده است.
هوش مصنوعی: او از خود تصویری به جا گذاشته که به هر خانه و هر سرزمینی رسیده و در هر مکانی قصهای از خود نقل شده است.
هوش مصنوعی: گاهی با جمعی از دوستان، رازی را در میان میگذاشت و گاهی هم از پردهٔ رازها پردهبرداری میکرد.
هوش مصنوعی: در جمعیت جوانان مشغول نوشیدن مشروب شد، اما در تنهایی به دنبال علم و دانایی رفت.
هوش مصنوعی: کسی که با انسانها رفتار نیکو میکند، به هیچ وجه به کسانی که در دل انسانها هستند، آسیب نمیزند.
هوش مصنوعی: به کسی آسیب نرساند و از مسیر انصاف خارج نشود.
هوش مصنوعی: بازرگانان از پرداخت مالیات معاف شدند و از ساکنان شهر هم خراجی دریافت نشد.
هوش مصنوعی: یکی از دهقانان، دیوان خود را برداشت و در دستانش گرفت. او به کسانی که ارزش و اعتبار ندارند، به طعنه گفت که حتی یک درم هم از من نمیگیرند.
هوش مصنوعی: او مشغول ساخت و ساز بود و طلا خرج میکرد، اما در عین حال تمام زحماتش به جایی نمیرسید و فقط خار درمیآورد و گل نمیکاشت.
هوش مصنوعی: در هر جا که نام و نشانی از او وجود داشت، بوی خوش آن باغ به مصر و حبشه هم رسید.
هوش مصنوعی: دستهای او بهگونهای باز و نمایان است که یکی مانند شمشیری تیز و بران شده و دیگری مانند تاجی است که بر سر مینشیند و نعمتها و برکتها را ارزانی میدارد.
هوش مصنوعی: ترازو باید دو سر داشته باشد، یکی برای وزن کردن آهن و دیگری برای وزن کردن طلا.
هوش مصنوعی: هر کاری که سرنوشت برای انسان رقم زده، همانند آهن دارای ارزش و ویژگیهای خاص خود است. همانطور که آهن در برابر طلا، جایگاه و ارزش خود را دارد، سرنوشت نیز در زندگی هر کسی خاص و منحصر به فرد است.
هوش مصنوعی: او به قدری دادگستر و عادل شد که هر سرزمین و کشور به داستان او افتخار کرد. چه خوب است که مرزهای روم چنین حالتی دارند.
هوش مصنوعی: ارسطو که دربار را مدیریت میکرد، به همه خوبیها و بدیها در نزد شاه آگاه بود.
هوش مصنوعی: سکندر با تدبیر وزیر دانایش به مدت کوتاهی به قدرت و نفوذ زیادی دست یافت.
هوش مصنوعی: وقتی وزیری در چنین شهری دارای قدرت و مقام باشد، چگونه ممکن است که دنیا به آرامش و ثبات برسد؟
هوش مصنوعی: تمام کارهایی که شاهان در جهان انجام میدهند، به خاطر مشورت و نظر وزیران است که در آن صورت با شکوه و عظمت به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: پادشاهان بزرگ چون شاه، محمود و نوشیروان، که در مقام و قدرت بر دیگر پادشاهان برتری داشتند، همیشه در یاد و تاریخ باقی خواهند ماند.
هوش مصنوعی: آنها قبول کردند که نصیحتهای وزیران را بپذیرند و به جمع کسانی که از دیگران دوری کرده بودند، پیوستند.
هوش مصنوعی: شه ما برای وزیر، اندیشهای سنجیده به کار برد که از جهان، قدرت و مقام را به دست آورد و بدخواه را خرد کرد.
هوش مصنوعی: زمانی ممکن است که من و تو، ناپایدار و آسیبپذیر شویم، اما باید به شاه عزت و اعتبار خودمان، ماندگاری و استواری را بیاموزیم.
هوش مصنوعی: مبادا که پادشاه به لغزش و اشتباهی بیفتد، که در آن صورت، حکمرانی او به بینظمی و آشفتگی میانجامد.
هوش مصنوعی: زمانی که چشم بد وجود داشته باشد، شیطان با حیله و فریب کارهایی انجام میدهد و فتنهای به پا میکند.
هوش مصنوعی: دنیا به دنبال عدالت است و پادشاه نیز مأمور اجرای آن است، نمیتوان از دادگری فرار کرد.
هوش مصنوعی: به امید اینکه جهان تحت هدایت صاحبش روشن و نورانی باشد و از بدخواهی و چشم زخم دور بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.