گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نظامی

شه به ناز و نشاط شد مشغول

کز ده و گیر گشته بود ملول

کار هریک چنانکه بود به ساخت

پس به تدبیر کار خود پرداخت

به فراغت به کام دل بنشست

دشمنان زیر پای و می در دست

یادش آمد حدیث آن استاد

کان صفت کرده بود پیشین یاد

وان سراچه که هفت پیکر بود

بلکه ارتنگ هفت کشور بود

مهر آن دختران حور سرشت

در دلش تخم مهربانی کشت

کورش آنگه ز هفت جوش نشست

کامد آن هفت کیمیاش به دست

اولین دختر از نژاد کیان

بود لیکن پدر شده ز میان

خواستش با هزار خواسته بیش

گوهری یافت هم ز گوهر خویش

پس به خاقان روانه کرد برید

برخی از مهر و برخی از تهدید

دخترش خواست با خزانه و تاج

بر سر هردو هفت ساله خراج

داد خاقان خراج و دختر و چیز

حمل دینار و گنج گوهر نیز

وانگهی ترکتاز کرد به روم

در فکند آتشی دران بر و بوم

قیصر از بیم بر نزد نفسی

دخترش داد و عذر خواست بسی

کس فرستاد سوی مغرب شاه

با زر مغربی و افسر و گاه

دخت او نیز در کنار آورد

زیرکی بین که چو به کار آورد

چون سهی سرو برد ازان بستان

رفت از آنجا به ملک هندستان

دختر رای را به عقل و به رای

خواست و آورد کام خویش به جای

قاصدش رفت و خواست از خوارزم

دختر خوب روی در خور بزم

همچنان نامه کرد بر سقلاب

خواست زیبا رخی چو قطره آب

چون ز کشور خدای هفت اقلیم

هفت لعبت ستد چو در یتیم

از جهان دل به شادمانی داد

داد عیش خوش و جوانی داد

 
 
 
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]