ستایش خداوند بخشنده را
فروزندهٔ جان رخشنده را
پدید آور مهر و اردیبهشت
نگارندهٔ چهر زیبا و زشت
جز او آفرین بر کسی کی نکوست
که هم آفرین آفریننده اوست
خرد پرور از پیکر خاک اوست
زبان ساز دی از بر تاک اوست
چه مشکل چه آسان تواناست او
چه پیدا چه پنهان چو داناست او
از او گر بلندی و گر پستی است
اگر هوشمندی و گر مستی است
جز او نیست هستی و ما نیستیم
چو هستی جز او نیست ما کیستیم
به هر ذره مهر ضیا گستر اوست
به هر قطره دریای پهناور اوست
یکی نفخه از صنع او خواسته
جهان را چو باغی بر آراسته
به باغش فلک کرده نیلوفری
خرد را در آن دعوی عبهری
ز هر نقصی آرد کمالی پدید
به هر زشتیی بر جمالی پدید
پی هر خزان اندر آرد بهار
اذا عسعساللیل کادالنهار
چو از دستبرد خزان در چمن
نماند ز نسرین نشان وز سمن
در آرد نسیم بهاران به باغ
نه از خار ماند اثر نی ز زاغ
سهی سرو را سرفرازی دهد
به قمری سر نغمهسازی دهد
نوا بلبل از پردهٔ گل زند
ز هر گوشه گل راه بلبل زند
خروش آورد سیل از آهنگ رود
صبا سبزه در سبزه گیرد سرود
گل از شاخ اورنگی آرد به زیر
ز کیخسروی نغمه سازد صریر
ز کاخ عدم گل به شاخ آورد
پس آنگه ز شاخش به کاخ آورد
به ایوان خرامد گل از طرف شاخ
به بستان خرامند خوبان ز کاخ
ز عکس گل و سنبل و روی و موی
درو دشت گردد پر از رنگ و بوی
به هر جا یکی سبزه رست از گلی
گلی بلبلی دلبری بیدلی
دگر ره چو بیند به بستان دل
نروید بجز خار طغیان ز گل
ز سر چشمه کشت دنیا و دین
بجوشد کمال و نجوشد یقین
یکی را فراعون رحمانیش
به خود برنهد نام یزدانیش
ندانسته نیک و بد کار خویش
فرو مانده در رنج و تیمار خویش
یکی پیکری سازد از سنگ و سیم
که اینست پروردگار قدیم
فرو گیرد آفاق را ظلم و جور
بدان تا رهاند ز بیداد دور
فرستد به هر قوم پیغمبری
نشاند به هر کشوری داوری
یکی بر خدا رهنمون و دلیل
یکی بندگان را پناه و کفیل
ز پیغمبران مهتری برگزید
وزو چون فزونتر کمالی ندید
بر او وقف کرد آیت سروری
بر او ختم آیین پیغمبری
ز کشور خدایان با عدل و داد
بدین پادشه خاتم ختم داد
که تختش مصون باد و بختش فزون
خدایش پناه و نبی رهنمون
فرو ماندهام خیره در کار او
چه گویم که باشد سزاوار او
اگر ابر گویم گهر بارد او
اگر چرخ گویم درنگ آرد او
اگر بحر پیدا نشد ساحلش
اگر کوه سنگین نیامد دلش
اگر مهر زیباتر آمد به چهر
اگر ماه از وی ضیا دید مهر
اگر شاه بر وی سزاوار نیست
وزین برترم جای گفتار نیست
ای پرتو آفتاب سرمد
سلطان جهان جان محمد
در سایه ی مهر لایزالی
اینک چه زیان اگر هلالی
خوش باش که بخت بی زوالت
سد بدر بر آرد از هلالت
چشمان تواَند یا دو آهو
آورده به صیدگاه شه رو
یا در دو دریچه هندوانند
بر منظر شه نگاهبانند
آهوی تو در شکار شیران
هندوی تو خواجهٔ امیران
زنجیر نهاده گیسوانت
شمشیر کشیده ابروانت
خورشید و مهت جلاجل مهد
با بخت تواَست بخت را عهد
این بر سر عقل و کردن رای
وان بر رخ مهر عالم آرای
مهر تو همی ضیا فزا باد
در سایهٔ سایهٔ خدا باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش خداوند بخشنده و خالق جهان میپردازد. شاعر از آفریدگار به عنوان منبع زیبایی و کمال یاد میکند و بر این باور است که اوست که هستی را پدید میآورد و همه چیز از او ناشی میشود. در این شعر، به نقش خداوند در خلق جهان و تعادل آن اشاره میشود؛ از تغییرات فصول گرفته تا زیباییهای طبیعت و نعمتهای زندگی. همچنین، شاعر به پیامبران به عنوان راهنمایان و پناهگاهها اشاره کرده و آنها را از جانب خداوند میداند که برای سعادت بشر فرستاده شدهاند. در نهایت، شاعر بر اهمیت شناخت خداوند و جایگاه او در زندگی انسان تأکید میکند و نیکیها و زیباییهای عالم را به وجود او نسبت میدهد.
هوش مصنوعی: حمد و ستایش پروردگار مهربان را که زندگیبخش و روشنیدهندهی جانهاست.
هوش مصنوعی: خالق ماه و اردیبهشت است که چهرههای زیبا و زشت را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: جز او هیچ کس دیگری نیست که شایسته ستایش باشد، چون خود او نیز ستایشگر خالقش است.
هوش مصنوعی: خرد و دانش او از جسم خاکیاش ناشی میشود و صدای سازش همچون آوای خوشی است که از درخت انگور برمیخیزد.
هوش مصنوعی: هر مشکلی که باشد، او قادراست؛ چه در دسترس و روشن، چه در خفا و پنهان. چون او داناست و آگاه است.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی بلند و پایینهایی وجود دارد، این به خاطر هوش توست یا به خاطر مستی و بیخبریات است.
هوش مصنوعی: غیر از او هیچ چیزی وجود ندارد و ما هم در حقیقت وجود نداریم. وقتی که هستی جز او نیست، ما چه کسانی هستیم؟
هوش مصنوعی: هر ذرهای حاوی نور و محبت اوست و هر قطرهای از آب به وسعت دریا، نشانهای از عظمت او به شمار میرود.
هوش مصنوعی: یک وزش ملایم از خالق عالم درخواست کرده که جهان را همچون باغی زیبا و دلنشین زینت بخشد.
هوش مصنوعی: در باغی که به زیبایی تزیین شده، نیلوفر آبی در حال رشد است و در آنجا، درختان و گیاهان به رقابت و تلاش برای نمایش زیبایی خود پرداختهاند.
هوش مصنوعی: هر نقصی میتواند سبب ظهور کمالی شود و هر زشتی میتواند زیبایی را نمایان کند.
هوش مصنوعی: هرگاه که پاییز به پایان میرسد و بهار میآید، شب که رو به پایان است، مانند روزی روشن میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که خزانی به چمن حمله میکند و ردّی از گل نسرین و گل سُمن نیست، دیگر خبری از زیبایی و طراوت نیست.
هوش مصنوعی: نسیم بهاری در باغ میوزد و اثری از خارها باقی نمیگذارد و نیز صدای زاغها به گوش نمیرسد.
هوش مصنوعی: درخت سرو بلند و زیبا را به خاطر سر و قامتش به بلندی و شادابی یک پرنده آوازهخوان تشبیه میکند. به عبارتی، زیبایی و شگفتی سرو باعث میشود که پرندهای بشود که با نغمههایش فضای دلنشینی بسازد.
هوش مصنوعی: بلبل از میان گلها نغمههای عاشقانهای میسراید و در هر گوشه از باغ، گلها به طرز دلنشینی پاسخ او را میدهند.
هوش مصنوعی: سیل بهسرعت میآید و صدای رود نسیم درختان را به یاد میآورد؛ سبزهها در همدیگر گره میخورند و به شادی میرقصند.
هوش مصنوعی: گل از شاخ پرتقال میافتد و زیر سایه کیخسرو، نغمه خوشی سر میدهد.
هوش مصنوعی: از جایی که وجود ندارد، گلی بر روی شاخ ظاهر شد و سپس همان گل از شاخ به قصر و کاخ منتقل شد.
هوش مصنوعی: در باغ، گلها با زیبایی از سمت درختان حرکت میکنند و در کنار آنها، زیبا روها نیز از قصر به سوی باغ میآیند و در آنجا قدم میزنند.
هوش مصنوعی: تصور زیبای گل و سنبل و چهره و موی کسی، به قدری دلانگیز است که دشت را پر از رنگ و عطر میکند.
هوش مصنوعی: در هر کجا که سبزهای روییده و گلها شکوفه کردهاند، بلبل زیبایی ظریف و دلفریبی به آواز آمده است.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که اگر انسانی به مسیر جدیدی نگاه کند، در جایی که باید احساس شادابی و زیبایی کند، فقط با مشکلات و ناامیدیها روبهرو میشود و چیزی جز درد و غم نمیبیند.
هوش مصنوعی: اگر از ابتدا و ریشههای صحیحِ دنیا و دین به درستی پیبرداریم، کمال و حقیقت واقعی به وجود میآید و به یقین و اطمینان واقعی راه پیدا خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: یک نفر با خودخواهی و کبر، خود را به مقام بالایی میرساند و به نام خدا توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: انسان با ندانستن خوب و بد اعمالش، در زحمت و اندوه خود گیر کرده است.
هوش مصنوعی: یک شخصی از سنگ و نقره مجسمهای میسازد که این همان پروردگار قدیمی است.
هوش مصنوعی: ظلم و ستم همه جا را فرا میگیرد، اما با این حال باید تلاش کرد تا از این ناعدالتی رهایی یابیم.
هوش مصنوعی: خداوند پیامبری را به هر ملتی میفرستد و در هر سرزمینی والی و حاکمی را تعیین میکند تا به قضاوت و داوری بپردازد.
هوش مصنوعی: شخصی وجود دارد که به خداوند راهنمایی میکند و دلیل و برهانی برای اوست، و همچنین فردی است که پناه و حمایتکننده بندگان خدا به شمار میرود.
هوش مصنوعی: از میان پیامبران، فردی را به عنوان بزرگتر و بهترین انتخاب کرد و از او هیچ کمال و فضیلت بیشتری ندید.
هوش مصنوعی: او برای او مقام رهبری را وقف کرد و به او خاتم نبوت را بخشید.
هوش مصنوعی: از سرزمین خدایان که سرشار از عدل و انصاف است، این پادشاهی، نشانی از پایان کارنامه دادگری را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: تخت سلطانی او همیشه محفوظ بماند و شانسش روز به روز بیشتر شود. خداوند همیشه حامی او باشد و پیامبر راهنمای او.
هوش مصنوعی: من در حیرت و شگفتی از کارهای او ماندهام و نمیدانم چه بگویم که شایسته عظمت او باشد.
هوش مصنوعی: اگر بگویم که باران مانند گوهر میبارد، او میپندارد که ابر است، و اگر بگویم که دایره (چرخ) در انتظار میماند، او درنگ میکند.
هوش مصنوعی: اگر دریا پیدا نشود، ساحلی هم نخواهد بود و اگر کوه سنگین نیاید، دلنشینی هم وجود نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی چهرهات بیشتر از ماه باشد، حتی ماه هم از نورت روشنایی خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: اگر پادشاهی شایسته او نیست، پس دیگر جایی برای گفتوگو و سخن گفتن دربارهاش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ای پرتوی جاودانه آفتاب، ای سرور جهانیان، جان محمد.
هوش مصنوعی: در زیر سایهی محبت همیشگی، اکنون چه ضرری دارد اگر ماهی نو در آسمان باشد؟
هوش مصنوعی: خوشحال باش که شانس و بختی که همیشه با توست، از زیباییات حمایت میکند.
هوش مصنوعی: چشمان تو مانند دو آهو هستند که به دامگاه شهریار آمدهاند.
هوش مصنوعی: در دو پنجره، دو نفر به تماشا نشستهاند و بر تماشای پادشاه نظارت دارند.
هوش مصنوعی: عزیز من، تو مانند آهویی هستی که در دشتهای هندوستان توسط شیران شکار میشود. تو در میان امیران و بزرگزادگان مانند یک گوهر نایاب و با ارزش به شمار میروی.
هوش مصنوعی: موهای تو همچون زنجیری است که به آن بسته شده و ابروهای تو به مانند شمشیری آماده برای حمله است.
هوش مصنوعی: خورشید و ماه در مهد تو در کنار بخت تو هستند و بخت با تو پیمان بسته است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که یکی در مقام اندیشه و تدبیر قرار دارد و دیگری در جایگاه زیبایی و جاذبهای که دنیا را زینت میبخشد. اولی به فکر و عقل میپردازد در حالی که دومی به ظاهر و زیبایی میافزاید.
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو همواره مایهٔ روشنی و روشنایی باشد و در تحت حمایت خداوند قرار گیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.