به یاد نیست جز اینم که من به یاد تو باشم
جز این مراد ندارم که بر مراد تو باشم
چو یاد غمزده غم آورد از آن نپسندم
به خود غمی که مبادا غمین به یاد تو باشم
غمت مباد اسیری اگر به دام تو میرد
فدای خاطر آزاد و جان شاد تو باشم
مرا چه باک که سد کوه آتش است در این ره
اگر چه کاه ضعیفم اسیر باد تو باشم
زیاده میکنم امروز جرم تا که به فردا
پسند فضل تو و رحمت زیاد تو باشم
به فضل بین و کرم بر من ضعیف خدا را
که من نه در خور میزان عدل و داد تو باشم
ز نیستی ره هستی نشاط جست، بگفتا
ز من کناره چه گیری که در نهاد تو باشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.