نگاهت چشم جادو برنتابد
فریب خال هندو برنتابد
چو گل از تابشی برمی فروزی
مزاجت گرمی خو برنتابد
تعالی الله از آن لطف بناگوش
که بر تابیدن رو برنتابد
چنان در دوستی توسن عنانی
که رخش طاقتت مو برنتابد
صبا ترسان وزد سویت که ترسد
دماغت عکس گیسو برنتابد
مزاج وحشیی داری که از دور
نگاه چشم آهو برنتابد
ز بس وحشی غزالانت رمانند
دل شوریده ام هو برنتابد
کلاه ناز نیک از سر نهادی
جبینت چین ابرو برنتابد
خدنگ چشم زود از زه فکندی
کمانت زور بازو برنتابد
چو عزم بدعتی خویت نماید
عنان زان سو به این سو برنتابد
به قهر و ناز تو گردن نهادیم
که سر از صولجان گو برنتابد
چو آید در بیان کلک «نظیری »
لآلی تار صد تو برنتابد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.