بتان چو زلف مسلسل به تاب میسازند
به گردن قمر از مو طناب میسازند
چو از کنار جبین به کشند طرف کلاه
هلال یکشبه را آفتاب میسازند
صبا بگوی به مانی که نوخطان ختا
بیا به بین که چه نقش بر آب میسازند
به حیرتم که ز بهر چه گلگران قضا
عمارت دل ما را خراب میسازند
نگفتمت که مده دل به گلرخان نیر
که میبرند در آتش کباب میسازند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و فریبندگی معشوق است. شاعر به تشبیهاتی اشاره میکند که فرمهای ظاهری و جذابیت را توصیف میکنند، مانند زلفهای معشوق که به شکل سریالی در آمده و یا موهایی که به شکل طنابی در گردن قمر قرار دارد. همچنین از تأثیرات زیبا و جادوگرانه این معشوق بر دل و جان شاعر سخن میگوید. او نسبت به خطراتی که عشق و زیباییهای ظاهری به همراه دارند هشدار میدهد و به این نکته میپردازد که دیر یا زود، این زیباییها میتوانند درد و غم به همراه بیاورند. شاعر به نوعی دچار حیرت و بلاتکلیفی است و از محو شدن محبت و زیبایی در میان چالشهای دنیوی نگران است.
هوش مصنوعی: مجسمهها مانند زلفهای درهم تابیده، زیبایی میآفرینند و از موی قمر، به گردن او رشتهای درست میکنند.
هوش مصنوعی: وقتی که از کنار پیشانی به سوی کلاهی هلالی شکل مینگرند، آفتاب یک شبه را میسازند.
هوش مصنوعی: ای نسیم، به مانی بگو که جوانان ختا (سرزمین چین) را ببینند که چه تصویرهایی را بر روی آب خلق میکنند.
هوش مصنوعی: در شگفتم که چرا سرنوشتسازان، خانهی دل ما را خراب میکنند.
هوش مصنوعی: به تو نگفتم که دلت را به زیباییهای صورتزبانهای دلفریب نسپاری، زیرا آنها مانند آتش میسوزانند و ذوب میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درین ریاض دلی را که آب میسازند
چو شبنم آینه آفتاب میسازند
دلی که داغ و کباب از فروغ عشق نشد
در آفتاب قیامت کباب میسازند
چه سادهاند گروهی که از هواجویی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.