همچو نی وصل تو هر دم که مرا یاد آید
تا نفس هست دل از درد بفریاد آید
همه عشاق ز بیداد بتان داد کشند
من همه داد کشم تا ز تو بیدار آید
ناز صیاد دلا چونتو بسی کشته بدام
تو همه ناله کن و باش که صیاد آید
بس غریب است که گردیش بدامن نرسد
اینهمه خانه که از زلف تو بر باد آید
دل که چندی شده و بران ز تبه کاری عمر
چشم دارم که بدست غمت آباد آید
من سر زلف تو گردم که کشد در سبدم
گرچه هر شده که گردد بسر آزاد آید
آنچه آید بسر من ز لب شیرینت
کوه بر سر کشد ار بر سر فرهاد آید
چه فتاده است در آنگو که همه عالم از او
با غم و درد رود گر همه دلشاد آید
مگرم روی جنونست که هر سونگرم
همه در چشم خیال تو پریزاد آید
برنگشتی فلک از کاوش آهم ز جفا
باش کز پی حشم ناله بامداد آید
غمت اربا دل من ناز فروشد چه عجب
نوعروسی است که بر حجلۀ داماد آید
پی در آبست خیال قدش از جانرود
نیر از دیدۀ همه گو شط بغداد آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و درد فراق است. شاعر به یاد وصل محبوب خود در هر نفس غمگین است و صدای دلش از درد فراق به فریاد میآید. او میبیند که همه عاشقان از بیوفایی معشوق خود شکایت دارند، اما او تنها شکایت او از کمبود محبت محبوبش است. با بیان تصاویری از ناز و زیبایی معشوق، شاعر احساس میکند که به دام عشق گرفتار شده است. همچنین، او به غم و تنهایی خود اشاره میکند و میسراید که دلش برای دیدن محبوبش بیتاب است. در پایان، شاعر میگوید که عشقش باعث شده که یکغم و درد دائمی در زندگیاش وجود داشته باشد و با تمام زحماتی که تحمل کرده، همچنان آرزو دارد که روزی محبوبش به او برگردد.
هوش مصنوعی: هر زمانی که یاد تو به سراغم میآید، مانند نیی که در فراق تو مینالد، قلبم از درد تو به فریاد میآید تا زمانی که نفس دارم.
هوش مصنوعی: همه عاشقان به خاطر ظلم و ستمی که از طرف معشوقانشان میبینند، شکایت و ناله میکنند. اما من تنها به خاطر تو فریاد میزنم تا تو از خواب غفلت بیدار شوی.
هوش مصنوعی: دلبر زیبای من، ناز و دلرباییهای تو باعث شده که بسیاری از عاشقان به دام عشق تو گرفتار شوند. همه در حال ناله و آرزو هستند که رسیدن صیاد (عاشق) به تو، نزدیکتر شود.
هوش مصنوعی: خیلی عجیب است که این همه خانهای که بر اثر زلف تو ویران میشود، گرد خوشبختی به دامان کسی نمیرسد.
هوش مصنوعی: دل من مدتی است که به خاطر نابسامانیهای زندگی در تنگناست و امیدوارم که با غم تو، به آرامش و سرسبزی برسد.
هوش مصنوعی: من در دایره زلف تو میچرخم که تو را به دلم بپذیرم، هرچند هرچه بر سرم بیاید، در نهایت آزاد خواهم شد.
هوش مصنوعی: هر چه که از لب شیرین تو به من برسد، میتواند کوهها را جابجا کند، حتی اگر بر سر فرهاد بیفتد.
هوش مصنوعی: چه ocurrió en آن دنیا که همه موجودات از غم و درد رنج میبرند، حتی اگر دیگران خوشحال به نظر برسند؟
هوش مصنوعی: آیا این عشق دیوانهکننده است که در هر گوشهای، هر لحظه، تصویر تو را مانند موجودی افسانهای در ذهنم میسازد؟
هوش مصنوعی: به دلیل سختیهای زندگی و مشکلاتی که به من میرسد، خداوند به من توجه نمیکند. اما با این حال، این درد و ناله من در صبحگاه نداهایی به گوش میرسد که نشاندهندهی دلسوزی و همدلی دیگران است.
هوش مصنوعی: غم تو، دل نازک من را پاره پاره میکند. چه جای تعجبی دارد که مانند نوعروسی که به خانه داماد میآید، به دل من هم سر بزنی.
هوش مصنوعی: در دل آب، سایهی زیبای او مانند نهر جانرود خودنمایی میکند و از دید همه اینچنین جلوهگر میشود که گویی شط بغداد در حال آمدن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عمر عاشق از املاک اجل فخرالدین
پنبه دزدید و ندانست که آن بگزاید
خورد سوگند و از آن شومی سوگند دروغ
پنبه شد رشته و از . . . ونش برون میآید
مفتی شرع کرم عاقلهٔ ملت جود
آنکه از مادر احرار چنو کم زاید
فتوی بنده چو از روی کرم برخواند
حکم فتوی بکند مشکل آن بگشاید
خواجهای بندهٔ خود را نه به تکلیف سؤال
[...]
روز گم گشتن فرزند مقادیر قضا
چاه دروازهٔ کنعان به پدر ننماید
باش تا دست دهد دولت ایام وصال
بوی پیراهنش از مصر به کنعان آید
ماهروی من اگر پرده ز رخ بگشاید
فلک از عکس ویم ماه دگر بنماید
گر ببیند رخ چون آتش رخشنده در آب
دل خود را چو دل خلق جهان برباید
چون رقم بر بقم از نیل صبوحیش زنند
[...]
ای وزیری که دلت همت اگر در بندد
گره عقد ز ابروی فلک بگشاید
قدم همت تو تارک کیوان سپرد
چنبر طاعت تو گردن گردون ساید
در زمان قلمت زهره ندارد بهرام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.