گنجور

 
نسیمی

دل ما جای غم توست و تو هم می‌دانی

من سگ کوی توام از چه رهم می‌رانی؟

ترک تقلید کن ای زاهد خودبین! به خود آ

دو سه روزی که در این دیر کهن ویرانی

رو به آدم کن اگر اهل دلی از همه رو

تا توان گفت به تحقیق تو هم انسانی

جهد آن کن که شوی واقف اسرار وجود

ورنه از زمره دجال خر نادانی

مظهر حقی و در حکمت تو نیست غلط

گاه ظاهر شده در کسوت و گه پنهانی

عاشقان درد و غمت را به خدایی خدا

به دو صد جان بخریدند و هنوز ارزانی

ای نسیمی! ره تحقیق اگر دور نمود

کس ندیده است ره دور بدین آسانی