گنجور

 
نسیمی

تقلید روان از ره توحید بعیدند

زان است که هرگز به حقیقت نرسیدند

ره در حرم کعبه مقصود نبردند

هرچند در این بادیه هر سوی دویدند

در گفت و شنیدند و طلبکار همه عمر

وین طرفه که همواره در این گفت و شنیدند

آن شاهد گلچهره ز رخ پرده برانداخت

وین کوردلان رنگی از آن چهره ندیدند

مستان الستند کسانی که از این جام

در بزم ازل باده توحید چشیدند

مردان خدا زنده جاوید بمانند

زان روح الهی که در ایشان بدمیدند

زنده به خدایند چو از خویش بمردند

پیوسته به حقند چو از خویش بریدند

پیری طلبی، راه مریدی سپر اول

پیران جهان جمله در این راه مریدند

این راه به کوشش نتوان یافت نسیمی

از جذبه که را تا به سوی خویش کشیدند

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
منوچهری

کبکان دری غالیه در چشم کشیدند

سروان سهی عبقری سبز خریدند

بادام بنان مقنعه بر سر بدریدند

شاه اسپرمان چینی در زلف کشیدند

میبدی

گه ناز چشیدند و گهی راز شنیدند

گاهی ز جلالت بجمالت نگریدند

نسیمی

آنان که به تقلید مجرد گرویدند

دورند ز حق، زان به حقیقت نرسیدند

خورشید یقین از افق غیب برآمد

این بی بصران دیده ببستند و ندیدند

نزدیکتر از مردم چشم است ولیکن

[...]

فروغی بسطامی

مردان خدا پردهٔ پندار دریدند

یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند

هر دست که دادند از آن دست گرفتند

هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند

یک طایفه را بهر مکافات سرشتند

[...]

ادیب الممالک

مرغان بساتین را منقار بریدند

اوراق ریاحین را طومار دریدند

گاوان شکم خواره بگلزار چریدند

گرگان ز پی یوسف بسیار دویدند

تا عاقبت او را سوی بازار کشیدند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه