گنجور

 
ناصرخسرو

آگاهی دهیم جویندگان سر نامتناهی را آنکه ایزد تعالی مردم را از برای بیم و امید آفریده است آنگاه مرور را به بهشت امیدوار کرده است و بدوزخ بترسانیده است پس گویم که اندر نفس مردم بیم از دوزخ نشانست و امید اندر از بهشت اثر است.

و این دو چیز که اندر آفرینش مردم پوشیده است دلیل کند بر بیم کلی که آن دوزخست و بر امید کلی که آن بهشتست و رسول محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم مر خلق را سوی خدا خواند، همین دو حال که اندر آفرینش خلق بود بفرمان خدای تعالی پیش ایشان آورد یکی امید که آن مایه دولت و رحمت و آسایش و بقای دو جهانی بود و یکی شمشیر که آن مایه بیم و قتال و فنای دو جهانی بود و یکی دیگر شریعت که دست بازداشتن بود از ایشان و گذاشتن مر ایشانرا بحال زندگی که آن نشان امن و بقای این جهانی بود. پس هر که به شمشیر او علیه السلام کشته شد بدو جهان فانی گشت و هر که فرمان او بامید پذیرفت بدو جهان بقا یافت و هر که او دین از بیم شمشیر پذیرفت بدین جهان بقا یافت و ببقای آنجهان نرسید و چون بقای گذرنده از بیم شمشیر پذیرفته شود که او مایه قتال است آن بقائی باشد که علت او فنا باشد و هر چیز را باز گشت بعلت خویش باشد.

پس درست شد که هر که مسلمانی از بیم شمشیر پذیرفت از امید بی نصیب و بقای جاویدی نیافت و هر که دین بامید بقای جاویدی پذیرفت علت بقای فانی او بقای جاویدی بود و مرورا بقای جاویدان بحاصل آید همچون علت بقای خویش و هرکه کار از بیم کار فرمائی کند کار او بیدانش باشد و کار او کار نهیب رسیدگان بی بصیرت، و هر که کار بامید نیکوئی کند که بدو خواهد رسیدن کارش کار خردمندان باشد بحقیقت، و چون بیشتر خلق نادانند و مردم نادان سوی فساد مایل باشند و از فساد پاداش جز بیم نباشد.

و بیشتر از خلق دین از بیم شمشیر پذیزفته اند لاجرم بیشتر از خلق آنست که همی ندانند که دین اسلام چیست بلکه مر آنرا از بیم پذیرفته و نادانسته همی ورزند از بیم شمشیر امیرالمومنین علی علیه السلام بفرمان رسول که در دل پدران ایشان افتاده بوده است و فرزندان از پدران بد آن بیم زاده اند و همی ندانند و از دانایان همی نجویند تا از بیم که نشان دوزخ است برهند و بامید که نشان بهشت است رسند و بنعمت جاویدی پیوندند.

و بباید دانستن که در دین جهان دوزخ بیم شمشیر است و کار بیدانش کردن جزای آن دوزخ است و بهشت اندرین جهان امید است و کار کردن بعلم که جزای آن بهشت است و اتفاق است میان اهل اسلام که چون گنه کار جزای گنه ببیند به بهشت رسد و بنعمت جاویدی پیوندد آنست که بیشتر مردم از بیم شمشیر بی بصیرت و بی دانش دین پذیرفته اند آن دین برایشان بدعت باشد و چون دانش را بیاموزند و بعلم کار کنند از دوزخ رسته و به بهشت رسیده باشند هم بدین جهان اندر حد قوت و هم بدآن جهان اندر حد فعل.

و چون خردمند اندیشه کند بداند که هر کار کنی که کار نادانسته کند اندرین عالم آن کار بر او تاوان کنند و مزدش ندهند و هر که کار بدانش کند از تاوان برهد و مزد بیابد. پس واجب است بر هر خردمندی که معنی شریعت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بجوید آنگاه شریعت بعلم کار بندد تا سزاوار مزد کار خویش شود که آن بهشت است و از بیم تاوان که آن دوزخ است برهد.

و چون در مسلمانی این بود که یاد کردیم واجب دیدیم بر خویشتن این کتاب را تالیف کردن بر شرح بنیادهای شریعت از شهادت و طهارت و نماز و روزه و زکوه و حج و جهاد و ولایت و امر و نهی و نام نهادیم مر این کتابرا روی دین از بهر آنکه همه چیز ها را مردم بر روی توان شناخت و خردمندیکه این کتابرا بخواند دین را بشناسد و برشناخته کار کند و مزدکار را سزاوار شود بخوشنودی ایزد تعالی.

و بنای گفتارهای این کتابرا بر پنجاه و یک گفتار نهادیم بعدد رکعات نماز که اندر شبانروزی بر مردم واجبست تا بعلم و عمل اندر شریعتست و تاویل نفس مردم رسته شود و فهرست این کتابرا بر سر این کتاب نهادیم تا بازجستن هر یکی بر خواننده آسان شود و بالله التوفیق.

گفتار اول: اندر اثبات حجت خدایتعالی

گفتار دویم: اندر پیدا کردن خداوند حق از جمله دعوی کنندگان

گفتار سویم: اندر اثبات کردن علم یعنی دانش چه چیز است

گفتار چهارم: اندر صفت عالم روحانی لطیف و هستی آن

گفتار پنجم: اندر بهشت و در او و کلید در او

گفتار ششم : اندر علت عالم کثیف

گفتار هفتم :اندر دوزخ و کلید در او

گفتار هشتم : اندر واجبی فرستادن پیغمبران و عدد ایشان

گفتار نهم :اندر صفت قرآن و تاویل آن

گفتار دهم : اندر اثبات ظاهر و باطن کتاب و شریعت

گفتار یازدهم : اندر کلمه اخلاص و بیان شهادت او

گفتار دوازدهم: اندر سوره اخلاص و بیان آن

گفتار سیزدهم: اندر تاویل اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

گفتار چهاردهم :اندر تاویل بسم الله الرحمن الرحیم

گفتار پانزدهم : اندر تاویل آبدست و آدابهای آن

گفتار هفدهم: اندر تاویل تیمم کردن بخاک

گفتار هژدهم: اندر تاویل بانک نماز

گفتار نوزدهم: اندر تاویل کتاب صلوه و آن فصلهاست

گفتار بیستم: اندر تاویل پنج وقت نماز و عدد رکعات او

گفتار بیست و یکم: اندر تاویل پنج نماز و اختلاف که میان امت است

گفتار بیست و دویم : اندر تاویل نماز آدینه

گفتار بیست و سویم : اندر تاویل عیدهای دو گانه

گفتار بیست و چهارم :اندر تاویل عید گوسفندان

گفتار بیست و پنجم : اندر تاویل نماز کسوف و چگونگی آن

گفتار بیست وششم :اندر تاویل نماز جنازه

گفتار بیست و هفتم : اندر تاویل رکوع و سجود

گفتار بیست و هشتم : اندر زکوه و تاویل آن لفظ که چیست

گفتار بیست و نهم : اندر زکوه زر و سیم و تاویل آن

گفتار سی ام:اندر زکوه ستوران و تاویل آن

گفتار سی و یکم :اندر زکوه رستنی و تاویل آن

گفتار سی و دویم : اندر زکوه فطر و تاویل آن

گفتار سی و سویم : اندر واجب روزه داشتن

گفتار سی و چهارم :اندر واجب حج کردن و معنی لفظ

گفتار سی و پنجم : اندر واجب جهاد کردن و تاویل آن

گفتار سی و ششم :اندر تاویل واجب اطاعت امام زمان

گفتار سی و هفتم : اندر تاویل دانستن حیض زنان

گفتار سی و هشتم : اندر حقیقت استبرا و تاویل آن

گفتار سی و نهم : اندر تاویل آنکه نماز چرانشاید با زرینه و ابر یشمینه

گفتار چهلم : اندر حد زدن رجم زنانرا نشاید و تاویل آن

گفتار چل و یکم : اندر واجب کردن رجم بر سحاقه و لواطه

گفتار چل و دویم : اندر کشتن خطا و دیت بر عاقل و عاقله

گفتار چل و سویم : اندر شرح گناهان کبایر که چند است

گفتار چل و چارم :اندر آنچه از گوسفندان حرام (است) چون خون

گفتار چل و پنچم : اندر اثبات دجال و فتنه آن و تاویل آن

گفتار چل و ششم : اندر نکاح و سفاح و تاویل آن

گفتار چل و هفتم : اندر گزیت بر اهل کتاب و تاویل آن

گفتا چل و هشتم : اندر حق واجبات بر مومنان

گفتار چل و نهم : اندر تاویل قالو انالله و انا الیه راجعون

گفتار پنجاهم : اندر واجب صلواه بر رسول و آلش

گفتار پنجاه و یکم : اندر تاویل لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم