او را گوییم که سؤال که کردی نیکوست ولکن مثال که آوردی نه راست است. و نگر تا بینی که مردم چون به چشم روشنایی آفتاب نکرد به گونهگون کار راه برد که او را از آن فائدهها باشد و چون چشم فراز کند از گونهگون فائده و بسیار نوع لذتها باز ماند، پس از چشم فراز کردن او زیان او را همیدارد نه آفتاب را، و به پذیرفتن آن نور و راه بردن سوی کارها از گونه گون نفع و فائدهها سود مرو را باشد نه مر آفتاب را، و گر او چشم باز کرد آفتاب بدو عنایتی بیش از آن نکرد که به دیگران کرد، و گر چشم فراز کرد عنایت ازو باز نگرفت که او بدان سودی نیافت، بلک او چون روی از فائده خویش بگردانید فائده بدو نرسید از آفتاب و آفتاب به حال خویش همی بود و به فائده گرفتن آنکس که از آفتاب منفعتها بدو رسید و به چشم فراز کردن او از آفتاب فائدههای او بریده شود، و همچنین به پذیرفتن علم توحید منفعت مر موحد را باشد نه مر توحید را، و به تقصیر کردن او اندر آن معنی مضرت او را بود نه توحید را، و مضرت و منفعت به بنده بازگردد نه به خدای.
و اما جواب آنچه گفتی «چون کسی به کوه شود و سنگ شکند خداوندِ بنا او را نیازارد و نه چیزی دهد» آنست که چون این کس از خداوندِ بنا چیز نیافت بدانچ رنج خویش ضایع کرد مر او را آزردن نبود از خداوند بنا، و بدان روی که رنج خویش ضایع کرد عقوبت یافت به نایافتن فائده از آنچ کرد و چون کار نیکو کرد و فائده بیافت آن نشان ثواب بود او را.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.