گوئیم که فائده نفس بمردم از آن پیوسته شد که جوهر نفس بر حد اعتدال بود، ومعنیش آن همی خواهیم که او غایت لطائف نبود چنانک عقلی است کزو برتر هستی نیست و نیز بنهایت لطافت نبود چنانک هیولی است کو فروتر لطیفی نیست، بل کز غایت لطائف فروتر بود و از نهایت آن برتر بود، ومردم اندر عالم جسمانی آفرینش بر حد اعتدال یافت و پدید آمدن انواع حیوانات مر طبایع را پاکیزگی افتاده بود تا مردم از آن طبایع پاکیزه شده معتدل گشته آفرینش یافت، و دلیل بر درستی این دعوی انست که آنچ از جانوران برو طبع خاک غالب بود خاک مر او را سوی خویش کشید تا جز بچهار پای همی نتواند ایستادن، چون ستوران و ددگان؛ و بعضی را طبیعت خاکی چنان قهر کرد که خود پای نیافت تا از خاک توانستی جدا شدن، چون کرمان و ماران و جز آن؛ و بعضی را طبیعت آتش و هوایی غالب آمد تا بهوا برپریدند. و شرح این حال در کتاب «دلیل المتحیرین» گفته ایم پیش ازین. و مردم که برحد اعتدال آمد نه خاک مرو را بسوی خویش کشید تا بپریدی بل که بر قامت الفی بایستاد بروهی چون خزندگان و بروهی چون پرندگان بدوپای دوان، و چون میان مردم ومیان نفس کلی بر حد اعتدال نسبت افتاد با او هم گوهر گشت، و بهم گوهری نفس کلی مر نفس مردم را دوست گرفت ( و) او را بقوت امر باری سوی خویش خواند و از جوهر خویش مرو را نفقات داد بعلم تا همچند باقی و دانا و نورانی و فائده پذیر گشت.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: نفس انسان به دلیل اعتدال جوهریاش در بین لطافت عقل و هیولا قرار دارد. این اعتدال باعث میشود که انسان از سایر موجودات متمایز شود. در آفرینش، انواع حیوانات به خاطر پاکیزگی و تعادل طبیعتشان به وجود آمدند. در مقابل، برخی حیوانات تحت تأثیر شدید عناصر، مانند خاک و آتش، دچار محدودیتهای حرکتی شدند. اما انسان با داشتن جوهر متعادل، قادر است بر سرپا بایستد و با دیگر موجودات ارتباط برقرار کند. به همین دلیل، نفس کلی انسان را مورد محبت و توجه قرار داد و به او علم و نورانیّت بخشید تا به جایگاه فایده و آگاهی برسد.
هوش مصنوعی: میتوان گفت که ارزش وجود انسان به علت تعادل در ذات اوست. این بدین معناست که نه او به اندازهای لطیف است که از حد عقل فراتر رود و نه آنقدر خام است که به هیولا نزدیک شود، بلکه به نحوی است که از نهایت لطافت پایینتر بوده و از خامی بالاتر است. انسان در دنیای مادی به صورت متعادل پدید آمده و به همین دلیل، آفرینش نوع انسان به دلیل وجود ویژگیهای پاک و متعادل در طبیعت انجام شده است. شواهدی بر این ادعا وجود دارد؛ آنچه از جانوران زمین بر پایه اثر خاک شکل گرفته، تحت تأثیر این عنصر قرار گرفته و به همین دلیل نمیتواند جز بر چهار پا حرکت کند، مانند برخی از حیوانات. برخی دیگر به قدری تحت تأثیر خاک بودهاند که نمیتوانند از آن جدا شوند، مانند کرمها و مارها. همچنین، برخی دیگر از طبیعت آتش و هوا تأثیر پذیرفته و توانستهاند در هوا پرواز کنند. انسانها به گونهای خلق شدهاند که تحت تأثیر خاک قرار نگرفته و به صورت راست ایستادهاند و در میان انسانها و نفس کلی ارتباطی متعادل برقرار شده که باعث نزدیکی و همسویی آنها با یکدیگر شده است. بدین ترتیب، نفس کلی انسانی را با قوتی به سوی خود فراخوانده و از ذات خود به انسان علم و دانایی بخشیده است، بنابراین انسان به نور و علم دست یافته و میتواند از آن بهرهمند شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.