چرا کواکب را اول از زحل گفتند؟
بطبع آتش از بهر چیست تخم بهار؟
غرض این مرد ازین سؤال آنست که همی پرسد که چرا چو کواکب را نام برند نخست زحل را گویند آنگاه دیگران را؟ باز همی پرسد که چرا مر آن ستاره را که نخست او را نام بردند زحل نام نهادند؟ اگر همی پرسد که چرا از ستارگان نخست زحل (را) نام بردند، جوابش دادن آنست که گوییم: از بهر آنک زحل برترین ستارهایست ازین هفت ستاره که مدبران عالماند بتقدیر مقدر حکیم علیم سبحانه و تعالی، و بر چرخ هفتم است. از بهر این نخست مر او را نام بردند، با آنک اهل صناعت تنجیم، نخست آفتاب را ثابت کنند آنگاه ماه رااندر تقاویم، از بهر آنک سلطانان افلاک این دو کوکباند، و سلطانیت آفتاب ببزرگی جرم و قوت و تاثیر اوست، و سلطانیت ماه بدانست که او بزمین نزدیکترست که او کوکبی است از کواکب. آنگاه از پنج ستاره باقی نخست زحل را نویسند آنگاه مشتری را و دیگر کواکب را بترتیب مکانی، از بهر آنک زحل را برترین مکانی است از مکانهاء ستارگان، (و) نیز جرم او بزرگترست از دیگر اجرام این چهار ستاره که نام (آنها) فرود ازوست.
و اگر ازین سؤال مرادش آنست که چرا مرآن ستاره را نام زحل نهادهاند، جوابش آنست که گوییم: این سؤال از طریق لغت است و نام زحل فعل است از زحل یزحل، چنانک نام عمر فعل است از عمر یعمر، و زحل یزحل چنان باشد که گوییم: «بگریخت، بگریزد» و عرب مثل زنندو گویند: «لیس من الموت من زحل». یعنی از مرگ جای گریز نیست، و بسبب آنک این ستاره که زحل است از جملگی افلاک بیرون شده است چنانک از همه عالم بیرون است، پس بدین سبب نام او زحل گفتند یعنی گریخته.
و اما جواب آنچ همی گوید که چرا تخم بهار بطبع آتش است، آنست که گوییم: غرضش آنست ازین سؤال که همی پرسد که چرا برج حمل (که) از برجهاء بهاریست آتشی است؟و ما گوییم: از دوازده برج که جملگی فلک بدان منقسم است، سه برج آتشی است، و سه برج خاکی است، و سه برج بادی است، و سه برج آبی است.آتشی حمل و اسدو قوس است، و خاکی ثور و سنبله و جدی است، و بادی جوزا و میزان و دلوست و آبی سرطان و عقرب و حوت است، و فاعل بحقیقت آن طبایع، آتش است که فعل اواندر سه جواهر دیگر روانست که هر یکی را از هوا و آب و خاک همی روشن و گرم کند و بجنباندشان، و چو آفتاب که سلطانی بر افلاک و طبایع مر او راست ببرج حمل آید، نباتها همی بجنبش افتد، و زمین از حال مردگی همی بزندگی آید، و کاری عظیم کزین یعنی از عالم ناپدید بود، اندر عالم همی پدید آید، دانستیم که این برج را کز آفتاب این فعل همیاندرو تازه شود طبعی آتشی است. وزان سپس کز قوس بیرون شده بود و بدورتر جای رسیده بود، از نقطه اعتدال ببرج آتشی برسیده بود، چو ازو این فعل کاکنون آمد که ببرج حمل است نیامده بود و بسبب تازه شدن نبات و رستن تخمها و قصد جانوران بجفت گرفتن، که تمامی عالم بدین دو زایش است، مرین برج را آغاز برجها نهادهاند. و گفتند: این برج آتشی است و بهاری است، که اثر فعل آتشاندر عالم پدید آید چو آفتاب بدین برج آید.
و اگر کسی گوید: چو همی گویی برج حمل آتشی است، و آتش گرم (و) خشک است، چرا چو آفتاب بدین برج رسد هوای عالم همی گرم و تر شود، ولی پیشتر گرم و خشک شدی بطبع (تابستان، اکنون که ب) برج حمل که آتشی است (آمده چرا گرم و تر شود؟)، جواب ما مر اورا آنست که گوییم جهان بزمستان سردو تر باشد، چو آفتاب ببرج حوت بوده باشد که او برج آبی است سردو تر (است)،. آنگاه چو آفتاب ببرج آتشی آید که حمل است و گرمی بر عالم افتد، نخست مر آن سردی عالم را گرم کند تا باز سپس از آن مر تری عالم را خشک کند و بطبع تابستان رساندش بر مثال جامهئی که تر شده باشد و فسرده، چو بآتش فراز دارند نخست آن جامه گرم شود و سردی او زایل شود، آنگاه خوش خوش آن تری ازو زایل شدن بگیرد و یکچندی آن جامه هر چند گرم شده باشد تر بماند تا باز خشک شود. پس همچنین جهان بزمستان سردو تر و فسرده باشد و چوآفتاب ببرج حمل آید بقوت آتشی عالم گرم شود، آنگاه سه ماه گرم و تر باشد تا این تری ازو بشود و بطبع تابستان شود گرم و خشک. این است جواب (که) گفتیم، ولله الحمد و المنة.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی دلایل نامگذاری زحل به عنوان نخستین ستاره میپردازد. نویسنده میگوید زحل به عنوان برترین ستاره از میان هفت ستارهی مدبر عالم شناخته میشود و به همین دلیل در ابتدا نام او آورده میشود. همچنین تاکید شده که زحل به معنی "گریزنده" است زیرا این ستاره از سایر افلاک بیرون آمده است.
سپس به سوالی درباره ارتباط برج حمل و طبیعت آتش پرداخته میشود. توضیح داده شده که از دوازده برج، سه برج به طبیعت آتش (حمل، اسد و قوس) مربوط هستند و این برجها در تابستان شکوفا میشوند. همچنین توضیح داده شده که هنگام ورود آفتاب به برج حمل، به علت انتقال از سرمای زمستان به گرمای تابستان، هوای عالم ابتدا گرم و تر میشود و سپس خشک میشود.
در نهایت، نویسنده به تشریح این قضیه میپردازد که چگونه طبیعت مختلف با تغییر فصول و مکان آفتاب تحت تأثیر قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: در اینجا پرسش میشود که چرا در ابتدا سیاره زحل را مورد توجه قرار دادهاند و دلیل ارتباط طبیعت آتش با تخم بهار چیست؟ این جملات به روابط و مفاهیم عمیقتری میان عناصر طبیعی و آسمانی اشاره دارند.
هوش مصنوعی: این مرد در سوالش به دنبال این است که چرا وقتی نام ستارهها را میبرند، اول از زحل یاد میشود و سپس دیگران. او همچنین میپرسد که چرا این ستاره به نام زحل شناخته شده است. پاسخ این است که زحل برترین ستاره در میان هفت ستارهای است که در حیات عالم نقش دارند و در دورترین مدار قرار دارد. از این رو، اول او را نام میبرند، هر چند که به طور معمول نجومدانان ابتدا به خورشید و سپس به ماه اشاره میکنند، زیرا این دو کواکب سلطنتی هستند. سلطنت خورشید به خاطر بزرگی و تاثیر آن و سلطنت ماه به دلیل نزدیکیاش به زمین است. سپس در معرفی پنج ستاره دیگر، ابتدا زحل و سپس مشتری و باقی ستارهها به ترتیب آورده میشوند، زیرا زحل در بین آنها برترین مکان را دارد و جرم آن نیز از چهار ستاره دیگر بزرگتر است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم پاسخ دهیم که چرا این ستاره را زحل نامیدهاند، باید بگوییم که این بحث به زبانشناسی مربوط است. نام زحل در واقع به معنای "گریختن" میباشد و از فعل "یزحل" گرفته شده است، همانطور که نام عمر از فعل "یعمر" نشأت میگیرد. این عبارت به نوعی به معنای "فرار کردن" است، و در زبان عربی اصطلاحی وجود دارد که میگوید: «از مرگ گریزی نیست». به همین دلیل، چون این ستاره زحل به عنوان یک اجرام آسمانی از دیگر افلاک جدا و بیرون شده است، نام آن را زحل گذاشتهاند که به معنای "گریخته" است.
هوش مصنوعی: در پاسخ به این سوال که چرا برج حمل به طبیعت آتش مرتبط است، میتوان گفت که از دوازده برج فلک، سه برج به عنصر آتش اختصاص دارد که شامل برجهای حمل، اسد و قوس میشود. همچنین سه برج متعلق به خاک (ثور، سنبله و جدی)، سه برج متعلق به باد (جوزا، میزان و دلو) و سه برج متعلق به آب (سرطان، عقرب و حوت) نیز وجود دارد. آتش به عنوان محرک اصلی طبیعت در این برجها عمل میکند و انرژی آنها را از طریق عناصر دیگر (هوا، آب و خاک) به حرکت در میآورد. وقتی خورشید به برج حمل میرسد، گیاهان شروع به رشد کرده و زمین از حالت مردگی خارج میشود و پدیدههای بزرگی در طبیعت شکل میگیرد. به همین دلیل، برج حمل به عنوان آغاز بهار و نمادی از آتش شناخته میشود، زیرا در این زمان تأثیر آتش بر روی طبیعت به وضوح مشاهده میشود. بنابراین، این برج به عنوان یک برج آتشین و بهاری تلقی میشود که اثرات آن به وضوح در جهان نمایان میگردد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید که وقتی میگویید برج حمل آتشین است و آتش گرم و خشک است، پس چرا وقتی خورشید به این برج میرسد، هوای دنیا گرم و مرطوب میشود، در حالی که قبل از آن هوای گرم و خشک بود؟ پاسخ ما این است که در زمستان، هوا سرد و مرطوب است. وقتی خورشید به برج حوت میرود، این برج آبی و سرد و مرطوب است. سپس وقتی خورشید به برج آتشین حمل میآید، ابتدا سرما و رطوبت را گرم میکند و بعد از آن، رطوبت را خشک میکند و به حالت تابستان میرسد. این موضوع شبیه به یک لباس خیس است که وقتی آن را بر آتش میگذارند، ابتدا لباس گرم میشود و رطوبت آن از بین میرود و سپس خشک میشود. پس به همین ترتیب، در زمستان دنیا سرد و مرطوب است و وقتی خورشید به برج حمل میآید، دنیا گرم میشود و سه ماه گرم و مرطوب میشود تا اینکه رطوبت از بین برود و به حالت تابستان برسد. این پاسخ ما است و سپاس خدا را داریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.