ای باد بر سلام ز ما آن درخت را
برگی بیار بلبل شوریده بخت را
عاشق کسی بود که چو محمود پاکباز
خاک ره ایاز کند تاج و تخت را
روزی ز گریهام دل تو نرمتر شود
قطرات آب رخنه کند سنگ سخت را
قد تو دید دیده و بر خاک رخ نهاد
هندو شنیدهای که پرستد درخت را
شمع تو رخت ناصر بیدل، دل است و جان
باز آی تا ز عشق بسوزیم رخت را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی میپردازد. شاعر از باد میخواهد تا سلام او را به درخت برساند و برگی از بلبل دلسوخته بیاورد. او به عشق اشاره میکند و میگوید که عاشق، مانند محمود پاکباز، همه چیز خود را فدای عشق میکند. در ادامه، او بیان میکند که روزی دل معشوقش از گریههای او نرمتر میشود و عشق او میتواند بر سختیها غلبه کند. شاعر به زیبایی معشوق اشاره دارد و او را به اندازهای میسازد که پرستش او همانند پرستش درختی است. در انتها، او از معشوق میخواهد که برگردد تا در آتش عشق بسوزند.
هوش مصنوعی: ای باد، سلام ما را به آن درخت برسان و برگی برای بلبل بدبختی که دیوانهوار آواز میخواند، بیاور.
هوش مصنوعی: عاشق آن کسی است که مانند محمود، پاک و باایمان باشد و به خاطر عشق و ارادت به ایاز، حتی مقام و قدرت خود را فدای دوستش کند.
هوش مصنوعی: روزی دل تو از گریههایم نرم میشود و اشکهایم آنقدر تاثیرگذار است که میتواند سنگی سخت را نیز از هم بگسلد.
هوش مصنوعی: تو به زیبایی قامت کسی را مینگری که بر زمین افتاده و صورتش را به خاک میساید. آیا شنیدهای که بعضی مردم درختان را عبادت میکنند؟
هوش مصنوعی: شمعی که در اینجا صحبت میشود به نماد عشق و احساسات اشاره دارد. دل و جان انسان به این عشق وابسته است و از آنچه که برای او عزیز است، سوختن و رنج کشیدن را تجربه میکند. دعوت به بازگشت به دیار عشق شده است تا دوباره این احساسات را تجربه کنند و به دردی که عشق به همراه دارد، همچنان ادامه دهند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.