ای یار ز یاران خبر یار نپرسی
یاری نبود آنکه ز اغیار نپرسی
ای سوسن آزاده شنو حال دل گل
شرط ادب آن نیست که از خار نپرسی
ای دل گرت از قصهٔ فرهاد خبرت هست
زان پستهٔ شیرین شکربار نپرسی
چون سنبل زلفش ببری سر به سوی گوش
آشفتگی نرگس بیمار نپرسی
با یار سبکروح گرانی نتوان کرد
تصدیع دهی اندک و بسیار نپرسی
ای باد اگر بوی بری از سر زلفش
یک شمه ز دلهای گرفتار نپرسی
آمد ز غم او دل آشفته به زنهار
احوال دل غمزده زنهار نپرسی
ناصر چو صبا گر بودت هیچ مجالی
حال دل سرگشته ز دلدار نپرسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.