ای خرامت را ثناگو همچو قمری هوشها
سرو قدت را حصار عافیت آغوشها
سربلندان همچو سرو آواز سایل نشنوند
کردهاند از طوق قمری حلقهها در گوشها
شهد اگر خواهی برو در خانه زنبور باش
نیشها دارند در پی صاحبان نوشها
ای خوش آن روزی که بر دارند گردون را ز سر
تا شود روشن چه باشد زیر این سرپوشها
ریختند ای سیدا بر دیگم آخر آب سرد
مدتی با اهل دولت کرده بودم جوشها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.