ای بهار لطف تو آبروی بستانها
از تو دامن پر گل خار در بیابانها
ای کبابت ابراهیم وی هلاکت اسماعیل
مستعد قربانی در تن همه جانها
صبح صادق و کاذب بر در تو میآیند
بر امید احسانت پهن کرده دامانها
چشم بر رهت دارند کوچهباغها امروز
از دوروی صف بسته در چمن خیابانها
ساغر تهیدستی عمر میکند افزون
چرخ سرنگون کاسه بگذرانده دورانها
ساغر گل از شبنم چشمه حیات آمد
سروها خضرگویان در کنار بستانها
قصر روزگار آخر خاک بر سرت ریزد
چند سازی ای غافل خواب زیر ایوانها
زلف دلبران گردد بر رگ زمین پیوند
عاقبت شود پامال سبزهای مژگانها
دشمنان عاجز را پایمال نتوان کرد
ترکش پر از تیر است شیر را نیستانها
کشکشان سوی لیلی برده عشق مجنون را
طوق بندگی باد چاک در گریبانها
سیدا خط و زلفش قصد دیدنت دارند
خانه را بکن جاروب آمدند مهمانها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.