چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی
برآمده ز چمن همچو بو نمی آیی
نشسته ام به رهت سینه را سپر کن
چو تیغ بر سرم ای جنگجو نمی آیی
گشاده به خیال تو همچو گل آغوش
به سویم ای چمن آرزو نمی آیی
چه دیده یی که به چشمم گذر نمی سازی
چرا به آئینه ام روبرو نمی آیی
تو را کمند خیالم کشیده می آرد
تو نو غزالی و بی جستجو نمی آیی
به رهگذار تو هر روز چشم من چار است
چو چارآئینه از چار سو نمی آیی
بیا به دیده خونبار سیدا بنشین
تو سرو باغی و بر طرف جو نمی آیی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.