گل به سر برزده از سیر چمن می آیی
خنده بر لب گره ای غنچه دهن می آیی
امشب ای ماه کجا ساخته باده کشتی
می روی از خود و گاهی به سخن می آیی
شود آزرده میان تو در آغوش نظر
نازک اندام تر از شاخ سمن می آیی
بی سبب عیش مرا کرده پریشان رفتی
باز از بهر چه ای عهد شکن می آیی
شمع و پروانه به فانوس حصاری شده اند
چه بلایی تو که در خانه من می آیی
شود از گرد رهت باد صبا مشک فروش
نو خط من زیبا بان ختن می آیی
سیدا روز و شب از غیب ندا می آید
ای مسافر شده ام کی به وطن می آیی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.