باشد به بام دیده من جای خواب تو
روشن بود چراغ من از ماهتاب تو
آبی بزن بسوز دل داغدار من
رحمی نما که سوخت در آتش کباب تو
اهل جهان شدند ز خورشید کامیاب
چشمم سفید شد به ره آفتاب تو
از وعده وصال تسلی دهی مرا
سازد وصال تشنگیم از سراب تو
ای خوش نفس نشین عرق آلوده بر سرم
آرد مرا به هوش نسیم گلاب تو
گردم همیشه چرخ اگر فرصتم دهد
پروانه وار گرد سر آفتاب تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و longing است. شاعر به معشوق خود اشاره میکند و از او میخواهد که در زندگیاش جای ویژهای داشته باشد. نور و زیبایی معشوق او را روشن و شاداب کرده و او را به یاد آفتاب و ماهتاب میاندازد. شاعر از درد و داغ دلش سخن میگوید و به سختیهای عشق و اشتیاقش اشاره میکند. او میخواهد که معشوقش دلش را آرام کند و او را به وجد آورد. در نهایت، شاعر در آرزوی نزدیکی به محبوبش است و خود را به مانند پروانهای میبیند که دور آتش عشق او میچرخد.
هوش مصنوعی: در چشم من، جایگاه خواب تو روشن و مشخص است، زیرا نور من از نوری که تو به من میدهی، درخشانتر است.
هوش مصنوعی: به من رحم کن و دل داغدارم را آرام کن، چون قلبم به خاطر عشق تو در آتش سوخته است.
هوش مصنوعی: مردم دنیا به خاطر خوشبختی خورشید را دیدند و من نیز به لطف تو، روشنایی و امید پیدا کردم.
هوش مصنوعی: از وعدههای تو به وصال خوشحالیم، ولی آنچه مرا سیراب میکند، تنها تصویر توست که واقعی نیست.
هوش مصنوعی: ای خوشبو، نسیم گلاب تو مرا به هوش میآورد، حتی زمانی که عرق بر سرم نشسته است.
هوش مصنوعی: همیشه در حال چرخش و دور شدن از توام، اگر فرصتی به من بدهی همچون پروانهای که دور آفتاب میگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.