گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سیدای نسفی

آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو

در صحن بوستان گل و بر دشت لاله کو

گل کرده غنچه و قفس از جوش نوبهار

ای مرغ بال بسته تو را آه و ناله کو

گردیده اند رام به صیاد آهوان

آن وحشی که بود به چشم غزاله کو

کردی چو صفحه نامه اعمال خود سیاه

ای بوالفضول مزد کتاب و رساله کو

بهر هوای نفس ز خلوت شدی برون

ای شیخ شهر طاعت هفتاد سال کو

خط آمد و گرفت ز یار انتقام ما

ای آنکه بود صاحب چندین حواله کو

ای سیدا ز عشق نشانی به دهر نیست

داغی که بود بر جگر ما و لاله کو