تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن
می خورم زهر از برای آشنای خویشتن
آرزوها بر سرم آورده سودا را به جوش
چند روزی شد نمی یابم هوای خویشتن
نی گریبانی رفو کردم نه چاک دامنی
می زنم بر سینه دست نارسای خویشتن
بالش آسایشی هرگز نمی باشد مرا
می نهم چون شمع شبها سر به پای خویشتن
بر سپند من اگر آتش شبیخون آورد
خوش نمی آید که برخیزم ز جای خویشتن
سرو می آید به استقبالش از باغ مراد
راستی را هر که می سازد عصای خویشتن
گوشه ابروی او مد نظر باشد مرا
کرده ام از شاخ آهو متکای خویشتن
شکوه دارند آستین و دامنم از کوتهی
می کشم شرمندگی از دست و پای خویشتن
خانه ام از صورت هستی غبار خاطر است
می زنم آتش به نقش بوریای خویشتن
اهل حکمت سیدا بیهوش دارو خورده اند
از که می جوید کسی دیگر دوای خویشتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دردها و ناکامیهای خود سخن میگوید و از دل پر مدعای خویش احساس تلخی میکند. او از آشنایان مینوشد و در عذاب آرزوها به سر میبرد. شاعر به وضوح نشان میدهد که آسایش از او دور است و شبها به حالتی مانند شمع به خود میگوید. او به روابط و احساساتش اشاره میکند و از شرمندگی و ناتوانیهایش در ابراز وجود شکایت دارد. در نهایت، او به وضعیت ناامیدی و جستجوی راهحلی برای دردهای خود اشاره میکند و نشان میدهد که حکمت و آرامش را در خود نمییابد.
هوش مصنوعی: من به خاطر دل پر ادعای خودم تلخکام و غمگینم، و زهر مینوشم تا به خاطر آشنای خودم تحمل کنم.
هوش مصنوعی: اندیشهها و آرزوها بر سرم قبضه کردهاند و مدتی است که در حالت تلاطم و بیقراری به سر میبرم و نمیتوانم حال و هوای خود را درک کنم.
هوش مصنوعی: من لباس پارهام را ترمیم کردم، نه اینکه دردی که دارم را با درد دیگری مخفی کنم.
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوانم به آرامش و راحتی برسم، زیرا شبها مانند شمع به خاطر خودم زندهام و سر به پا میگذارم.
هوش مصنوعی: اگر آتش بر علفهای من حمله کند، ناراحت نمیشوم که از جا بلند شوم.
هوش مصنوعی: در باغی که آرزوها و امیدها به حقیقت میپیوندند، وقتی فردی راستی و درستکاری را در زندگی خود انتخاب کند، طبیعت به استقبال او میآید و مانند سروهایی زیبا و بلند، او را مهمان میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت ابروی او، من برای خودم بالشی از شاخ آهو درست کردهام.
هوش مصنوعی: من از کوتاه بودن لباس و دامنم شرمندهام و این باعث افتخار آستین و دامنم میشود، زیرا من به خاطر ناتوانیهایم در دست و پای خود احساس خجالت میکنم.
هوش مصنوعی: خانهام از یاد و خاطرهها پر شده است و من در تلاش هستم تا به جنبههای سطحی و ظاهری خودم پایان دهم و عمق وجودم را کشف کنم.
هوش مصنوعی: افراد فرزانه و دانا مانند کسی هستند که تحت تأثیر دارویی قرار گرفتهاند و در وضعیت بیخبری به سر میبرند. در چنین حالتی، هیچکس به دنبال پیدا کردن درمان برای خود نیست و همه از دیگران کمک میطلبند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.