شکایت نامه آن روی چون گل بود در دستم
قلم در ناله چون منقار بلبل بود در دستم
دماغم بود همچون نافه دلجمع از پریشانی
خوش آن شبها که همچون شانه کاکل بود در دستم
به جستجوی تو در باغ هر صبحی که می رفتم
به هر سو می دویدم دسته گل بود در دستم
به گلشن رفته روی سبزه ها را یاد می کردم
به یاد خط رخسار تو سنبل بود در دستم
به کوی گلفروشان سیدا روزی که می رفتم
بسان غنچه همیان پر از پل بود در دستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.