شکایت نامه آن روی چون گل بود در دستم
قلم در ناله چون منقار بلبل بود در دستم
دماغم بود همچون نافه دلجمع از پریشانی
خوش آن شبها که همچون شانه کاکل بود در دستم
به جستجوی تو در باغ هر صبحی که می رفتم
به هر سو می دویدم دسته گل بود در دستم
به گلشن رفته روی سبزه ها را یاد می کردم
به یاد خط رخسار تو سنبل بود در دستم
به کوی گلفروشان سیدا روزی که می رفتم
بسان غنچه همیان پر از پل بود در دستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساساتی چون عشق، دلتنگی و جستجوی محبوب صحبت میکند. او شکایتنامهای را در دست دارد که به زیبایی گل تشبیه شده و قلمش نیز مانند صدای بلبل ناله میکند. او در پی محبوبش هر روز به باغ میرود و در دستش دسته گلی دارد. به یاد محبوب، در دلش حسرت لحظات خوشی را دارد و روی سبزهها نشسته و در مورد زیباییهای او فکر میکند. در نهایت، به بازار گلفروشان میرود و احساس میکند که کیسهاش پر از غنچهها و خُشکیدههای عشق است. این شعر بیانگر عمق احساس شاعر و جستجوی او برای عشق و زیبایی است.
هوش مصنوعی: شکایتنامهام که همچون چهرهای زیبا و گلگون بود در دستانم بود، و قلمی که در آن مینوشتم شبیه به ناله بلبل در دامانم قرار داشت.
هوش مصنوعی: بینی من مانند عطر خوشی است که از دل جمع و شادابی به وجود آمده است. یاد آن شبها میکنم که موهایم به مانند شانهای در دستانم بود و غم و پریشانی را فراموش کرده بودم.
هوش مصنوعی: هر صبح که به باغ میرفتم، به جستجوی تو به هر سمت میدویدم و در دستم یک دسته گل بود.
هوش مصنوعی: به باغ رفتم و در کنار چمنها به فکر تو بودم. در این میان، سنبل (گل) را در دستم گرفتم که یادآور زیبایی و نقش چهرهات بود.
هوش مصنوعی: روزی که به محله گلفروشان میرفتم، مانند غنچهای، در دستم کیسهای پر از گل بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.