گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سیدای نسفی

امشب از مستی به پای خم چو خشت افتاده ام

عشرتی دارم که گویا در بهشت افتاده ام

از پس آئینه می کردم تماشا عکس را

بس که دور از امتیاز خوب و زشت افتاده ام

از توکل میر سید از غیب رزقم بی حساب

روزیم شد تنگ تا در فکر کشت افتاده ام

خانه ام در فکر آن نقاش شد بتخانه یی

دیده ام تا صورت او در کنشت افتاده ام

هر چه پایم کرده بود امروز دادندش جزا

سیدا اکنون به فکر سرنوشت افتاده ام

 
 
 
صائب تبریزی

چون قدح از عکس ساقی در بهشت افتاده ام

در خرابات مغان خوش سر نوشت افتاده ام

در جهان آب و گل از درد و داغ عشق او

دوزخی دارم که از یاد بهشت افتاده ام

خارو گل آب از بهارستان وحدت می خورد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه