آمد خزان و دور نشاط از پیاله رفت
رنگ از رخ گل و نمک از داغ لاله رفت
در هیچ سینه یی ز محبت اثر نماند
آتش ز سنگ و ماه ز آغوش هاله رفت
از خیرگاه حاتم طی نیست غیر نام
مانند گردباد ز دشت این غزاله رفت
گلچین نکرد گوش به فریاد بلبلان
در روزگار ما اثر از آه و ناله رفت
دریا نداد یک دم آبی حباب را
آخر ز بحر دست تهی این پیاله رفت
ای شیخ بهر زرق ز خلوت برون شدی
بر باد نفس طاعت هفتادساله رفت
ای ذوفنون ز نامه اعمال بی خبر
عمرت به گفتگوی کتاب و رساله رفت
زاهد ز بس که نشاء تقوای خود ندید
آخر به جستجوی شراب و پیاله رفت
ای سیدا سریست به مفلس کریم را
مینا به بزم آمد و سوی پیاله رفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.