آنکه می گرید به حالم چشم خونین من است
وانکه بردارد سرم از خاک بالین من است
قامتش را کی ز آغوش نظر بیرون کنم
چون پری در شیشه پنهان جان شیرین من است
می کند تسلیم بر شاخ گلم از راه دور
نارسا افتاده دستش آنکه گلچین من است
آرزوی لعل و مرجان کی بود جیب مرا
تکمه چاک گریبان اشک رنگین من است
می زند سیلی به صیقل جوهر آئینه ام
چشم پوشیدن ز روی زینت آئین من است
ناله گرمم چراغ کشته روشن می کند
میل آهم سرمه چشم جهان بین من است
می تپد در خون ز رشک خامه من مدعی
خصم بسمل کشته شمشیر خونین من است
دزد معنی سیدا هرگز نمی یابد رواج
تیغ بر خود میکشد هرکس سخنچین من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و دردهای عاشقانه شاعر میپردازد. شاعر از غم و اندوهی که به خاطر جدایی یا دوری معشوقش دارد، میگوید و به چشمان خونین خود به عنوان نشانهای از این غم اشاره میکند. او نمیتواند از محبت و زیبایی معشوقش دل بکَند و این عشق را به مثابه جانی شیرین توصیف میکند.
شاعر از دلسردی و ناامیدیاش میگوید و اشاره به ناملایمات و سختیهایی دارد که از عشق ناشی میشود. او احساس میکند که در این عشق، آسیب دیده و اگرچه با جزئیات زیبای معشوقش ارتباط برقرار کرده، اما در عین حال به دلیلی درونی از رنج و قدرت عشق خود آگاه است.
این اشعار همچنین به ناپایداری و شکنندگی روابط عاشقانه و احساسات انسانی اشاره دارد و به چالشهایی که از نیاز به عشق و ارتباط عمیق ناشی میشود، پرداخته است.
هوش مصنوعی: آنکه به خاطر حال و روز من مینالد، همان کسی است که چشمانش پر از اشک است، و آنکه مرا از خاک و غم دور میکند، کسی است که بر سرم سایه میافکند و آرامم میکند.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که فردی نمیتواند از زیبایی و دلربایی محبوبش چشم بردارد، گویی او همچون پری در شیشهای پنهان است و حضورش برای دل شیرین و جان عاشق بسیار ارزشمند است. در واقع، این احساس به شدت وابستگی و عشق به محبوب را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: کسی که گلهای من را میچیند، از دور به شاخ گل من نزدیک شده و به خاطر دوری راه، دستانش به آن نمیرسد و نمیتواند تسلیم گل، یا به اصطلاح، آن را بچیند.
هوش مصنوعی: آرزویی برای داشتن جواهرات قیمتی ندارم، زیرا در واقع، درد و غم من از دلشکستگیام و اشکهای رنگینم بیشتر از هر چیزی به چشم میآید.
هوش مصنوعی: چشمپوشی از زیباییها و نظری به زینتها، مانند سیلی به صورت من است که صفای درونم را مختص میکند.
هوش مصنوعی: صدای نالهام مانند گرمایی است که شمعی را روشن میکند، و تلاطم آهم همچون سرمهای است که چشمهای بیدار و آگاه من را مینگرد.
هوش مصنوعی: خون من به خاطر حسد نسبت به قلمم میتپد؛ دشمن من که به دست من آسیب دیده، حالا مانند یک قربانی زیر شمشیر خونین من افتاده است.
هوش مصنوعی: هرگز کسی که به کارهای ناشایست مشغول است، نمیتواند به مقام والای سیدا (سرور) برسد. زیرا هر فردی که در پشتسر حرف میزند و دسیسه میکند، تنها به خود آسیب میزند و در نهایت، خود را در معرض خطر قرار میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خاکساری مشرب و افتادگی دین من است
بالش خارای من از خواب سنگین من است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.