آنکه می گرید به حالم چشم خونین من است
وانکه بردارد سرم از خاک بالین من است
قامتش را کی ز آغوش نظر بیرون کنم
چون پری در شیشه پنهان جان شیرین من است
می کند تسلیم بر شاخ گلم از راه دور
نارسا افتاده دستش آنکه گلچین من است
آرزوی لعل و مرجان کی بود جیب مرا
تکمه چاک گریبان اشک رنگین من است
می زند سیلی به صیقل جوهر آئینه ام
چشم پوشیدن ز روی زینت آئین من است
ناله گرمم چراغ کشته روشن می کند
میل آهم سرمه چشم جهان بین من است
می تپد در خون ز رشک خامه من مدعی
خصم بسمل کشته شمشیر خونین من است
دزد معنی سیدا هرگز نمی یابد رواج
تیغ بر خود میکشد هرکس سخنچین من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خاکساری مشرب و افتادگی دین من است
بالش خارای من از خواب سنگین من است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.