چون مضرات این صفت مهلکه را دانستی و یافتی که آن از جمله مهلکات و باعث نکال و وبال و خسران مال است، پس لازم است که در صدد معالجه آن برآئی و نفس خود را از چنگ آن برهانی پس اگر خیال وسوسه در فعل معصیتی و قصد گناهی باشد تأمل کنی در سوء خاتمه امور و وخامت عاقبت عصیان در دنیا و آخرت و حقوق پروردگار را بر خود یادآوری و پاداش اعمال را از ثواب و عقاب در نظر آوری و ملاحظه کنی که نگاهداشتن خود از آنچه ابلیس تو را بدان وسوسه می کند و صبر بر آن به مراتب آسان تر است از تحمل عذاب الهی و سوختن در آتشی که اگر شراره ای از آن به زمین افتد اثری از آن نگذارد و نبات و جمادات را در هم سوزد و چون این امور را متذکر شدی و به نور معرفت و ایمان و حقیقت آنها را یقین دانی باشد که شیطان دست از تو بردارد و از وسوسه باز ایستد و چناچه از اینها معالجه نشود معالجه آن به فکر و ذکر و مجاهده در ترک شهوات و هواهای نفسانیه باید کرد چنانچه مذکور می شود و اگر آن خیالات باعث معاصی و قصد گناهی نباشد بلکه افکار ردیه و امانی کاذبه باشد که بدون قصد فعل بلکه بی اختیار به دل گذرد پس خلاصی از آنها بالکلیه در نهایت اشکال بلکه اطباء نفوس اعتراف کرده اند که آن داء عضال است و دفع آن بالمره متعسر بلکه بعضی آن را معتذر شمرده اند و حق آن است اگر چه دفع آنها بالمره صعوبت دارد لیکن ممکن است و آنچه از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که هر که دو رکعت نماز کند در آنها هیچ چیزی از خواطر نفسانیه به خاطر نگذراند گناهان گذشته و آینده او آمرزیده می شود بر این شاهد است و سر در صعوبت معالجه این آن است همچنان که در اخبار نبویه وارد است از برای هر کسی شیطانی و خلقت شیطان از آتش صرف است که لحظه ای ساکن نمی تواند شد بلکه همیشه در شعله کشیدن و حرکت است و دانستی که غالب ماده قوه واهمه و غضبیه و شهویه نیز از آتش است و به این سبب قرابت میان آنها و شیطان متحقق و به این جهت آن را بر اینها تسلط حاصل و اینها به متابعت و پیروی آن مایلند و به جهت آتش مزاجی این سه قوه اینها نیز دایم در هیجان و حرکت اند اگر چه تحرک آنها به جهت آنکه مخلوط به غیر آتش نیز هستند از شیطان کمتر همچنانکه حرکت شهویه نیز از غضبیه و غضبیه از واهمه کمتر است پس شیطان پیوسته در عروق بنی آدم در حرکت و هیجان و همیشه این قوه را به وسوسه در حرکت می آورد در آنها جولان می کند و ساعتی از حرکت و وسوسه نمی ایستد زیرا که ایستادن آن و قطع اثر آن نمی شود مگر اینکه مطیع و منقاد آدمی گردد و در نزد او ذلیل و خاضع شود و از وسوسه او بایستد و چگونه آن ملعون مطیع و ذلیل اولاد آدم می شود و حال اینکه با وجود امر صریح الهی به سجده پدر بزرگوار ایشان که گل او به ید قدرت الهی مخمر خلعت خلافت الهیه را در برداشت تن در نداد و تکبر و گردن کشی کرد و گفت: «خلقتنی من نار و خلقته من طین» «مرا از آتش روشن و آدم را از خاک تیره خلق کردی» چگونه سر به او فرود آورم و در پیش او ذلیل شوم و قسم به عزت الهیه یاد نمود که در صدد اغوا و گمراهی همه برآید پس چگونه می شود که دست از وسوسه بدارد و لحظه ای انسان مسکین را فارغ گذارد مگر کسانی که ریشه علایق دنیویه را از زمین دل کنده و آستین همت بر کون و مکان افشانده و به غیر از یک فکر همه هموم را از دل خود بیرون کرده، خانه دل را به یاد خدا سپرده باشد، که آن لعین در آنجا راه نیابد و این کسان از جمله بندگان مخلص هستند که آن ملعون آنها را استثناء کرده و گفته: «الا عبادک منهم المخلصین».
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به اهمیت مبارزه با وسوسههای شیطانی و کنترل نفس اشاره دارد. نویسنده میگوید پس از شناخت مضرات گناه و عواقب آن در دنیا و آخرت، لازم است که فرد در صدد درمان آن برآید. او باید به عذاب الهی و پاداش اعمالش فکر کند و بفهمد که خودداری از گناه به مراتب آسانتر از تحمل عذاب الهی است. اگر وسوسهها به قصد گناه نباشند، دشواری در دفع آنها وجود دارد، اما ممکن است. نویسنده به روایتهایی از پیامبر اشاره میکند که انجام دو رکعت نماز میتواند باعث آمرزش گناهان شود. همچنین، او توضیح میدهد که شیطان به دلیل طبیعت آتشینی که دارد، همیشه در حال وسوسه و تحریک انسانهاست و تنها افرادی میتوانند از وسوسههای او در امان باشند که دل خود را به یاد خدا و پاکی خالی کنند. این افراد بندگان مخلص الهی هستند که شیطان نمیتواند به آنها آسیب بزند.
هوش مصنوعی: وقتی که با مضرات و خطرات یک صفت زشت آشنا شدی و متوجه شدی که این صفت میتواند به ورشکستگی مالی و عذاب و مشکلات منجر شود، ضروری است که برای درمان آن تلاش کنی و خود را از چنگال آن رها کنی. اگر فکر وسوسه به انجام معصیت و گناه به سراغت آمد، باید به عواقب بد آن فکر کنی و وخامت عاقبت نافرمانی در دنیا و آخرت را به یاد بیاوری. همچنین باید یادآور شوی که حقوق پروردگار را نادیده میگیری و تأثیر رفتارهایت را از نظر پاداش و کیفر در نظر بگیری. نگهداشتن خود از آنچه شیطان تو را به آن وسوسه میکند و صبر بر این کار به مراتب آسانتر از تحمل عذاب الهی و سوختن در آتش است. این آتش به قدری خطرناک است که اگر حتی ذرهای از آن به زمین بیفتد، هر چیزی را از بین میبرد. وقتی به این مسائل فکر کنی و درک کنی که حقیقت آنها چه اندازه عمیق است، ممکن است شیطان از تو دست بکشد و از وسوسه کردن بازایستد. اگر این وسوسهها به راحتی کنار نروند، باید به تفکر، ذکر و تلاش برای ترک شهوات و خواستههای نفسانی بپردازی. اگر این افکار صرفاً تصورات بیخطر باشند و بدون قصد انجام گناه به ذهن خطور کنند، رهایی از آنها بسیار سخت است، به طوری که برخی از روانشناسان این حالت را غیرقابل درمان میدانند. با این حال، امکان دفع آنها وجود دارد و روایت معتبری از پیامبر اکرم وجود دارد که میگوید هر کس دو رکعت نماز بخواند و در آن به هیچ یک از خواطر نفسانی فکر نکند، گناهان گذشته و آیندهاش بخشیده میشود. دلیل دشواری درمان این وسوسهها نیز در روایات وجود دارد؛ زیرا هر فردی شیطانی دارد و منظور از شیطان، موجودی است که از آتش آفریده شده و هیچگاه آرام نمیگیرد. او دائماً در حال تحریک و تحریک احساسات انسانی است و بهنوعی همیشه در حال حرکتی است. بنابراین، به دلیل ارتباط این نیروهای احساسی با آتش، این قوا همواره در حال تحریک و فعالیت هستند. اگرچه حرکاتشان به دلیل ترکیب با عناصر دیگر از شیطان بیشتر نیست، اما شیطان همواره در تلاش است تا انسانها را وسوسه کند و از آرامش دور کند. او به هیچ وجه از وسوسه کردن دست نمیکشد، مگر اینکه انسان خود را تسلیم کند و به او خضوع ورزد. شیطان به دلیل تکبرش در برابر آدم و امتناع از سجده بر او، به دنبال اغوای دیگران است. ولی بعضی افراد، که تمایلات دنیوی را از دل خود پاک کرده و تنها به یاد خدا مشغولاند، از بند این وسوسهها رهایی مییابند و به عنوان بندگان مخلص خداوند شناخته میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.