چون فضیلت فقر را دانستی و فایده آن را شناختی، هان تا اشتباه نکنی و هر گدا را فقیر ندانی، گدا کسی دیگر و فقیر کسی دیگر است گدا آن است که دنیا از او دست برداشته، و فقیر آن است که او دست از دنیا برداشته است و از برای فقیر، شرایطی است که چنانچه فقیر به آنها متصف باشد فضیلت فقر از برای او خواهد بود.
پس بدان که سزاوار فقیر آن است که به فقر و بی چیزی خود راضی باشد و اگر کراهتی از آن داشته باشد باید مثل کراهت حجامت باشد از برای کسی که حجامت می کند، اگر چه فی الجمله دردی می یابد اما به آن راضی و خوشنود است و آن را از خدا بداند و به آن جهت به آن شاد و فرحناک باشد و در باطن توکل بر خدا داشته باشد و اعتماد و وثوق او به خدا باشد و چنان داند که خدا قدر ضرورت را به او می رساند و به هر چه به او رسد قانع باشد و زیادتی نخواهد و به این جهت قطع طمع از خلق کند و التفاتی به آنچه در دست مردم است نکند و حرص بر تحصیل مال از هر جا برسد نداشته باشد و بر فقر خود صابر و شاکر باشد.
حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود که «فقر نسبت به بعضی عقوبت است از جانب خداوند و نسبت به بعضی کرامت و علامت آن فقری که کرامت است آن است که صاحب خود را خوش خلق می کند و مطیع پروردگار می گرداند و شکایت از حال خود نمی کند و خدا را بر فقر خود شکر می کند و علامت آن که عقوبت است آن است که صاحب خود را بدخلق می کند و معصیت پروردگار را می نماید و شکایت می کند و به قضای الهی راضی نیست» و از این حدیث مستفاد می شود که هر فقیری را بر فقر ثواب نیست، بلکه ثواب و فضیلت از برای فقری است که صاحب آن راضی و شاکر باشد و به قدر کفاف قانع باشد و طول امل نداشته باشد و اما آن که راضی نباشد، و مایل به بسیاری مال باشد، و آلوده به ذلت حرص و طمع گردد، و به واسطه طمع و حرص، اخلاق او بد شود، و مرتکب اعمالی گردد که شیوه اهل مروت و آبرو نباشد، او را ثوابی نیست، بلکه گناهکار است.
و سزاوار فقر آن است که اظهار استغنا کند و پرده بر کار خود اندازد.
و در حدیث نبوی وارد است که «هر که فقر خود را بپوشاند خدا او را اجر کسی عطا فرماید که همه روزها را روزه بگیرد و همه شبها را عبادت کند».
و فقیر را سزاوار آن است که با اغنیا مخلوط نشود و با ایشان همنشینی ننماید و ایشان را به جهت مال تواضع نکند بلکه از این راه به ایشان تکبر کند.
مروی است که «حضرت امیرالمومنین و خضر علیه السلام، به یکدیگر رسیدند حضرت از خضر پرسید که بهترین اعمال چیست؟ گفت: بذل اغنیا بر فقرا به جهت رضای خدا حضرت فرمود: از آن بهتر ناز و تکبر فقیر است بر اغنیا از راه وثوق و اعتماد به خدا خضر گفتک این کلامی است که باید با نور بر صفحه رخسار حور نوشت» و باید فقیر از گفتن سخن حق مضایقه نکند و از راه طمع و مدارات با اغنیا از سخن حق اغماض نکند، و چشم نپوشد و از راه تهدیستی و فقر، در عبادت خدا سستی ننماید.
و اگر قلیلی از قوت او زیاده آمد در راه خدا بذل کند و این را جهد مقل گویند، و ثواب آن بیشتر از مالهای فراوان است که غنی بذل کند.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم روزی فرمودند که «یک درهم صدقه می تواند افضل باشد از صد هزار درهم شخصی عرض کرد که این چگونه می شود؟ فرمود: شخصی از منافع مال خود و زیادتی آن صد هزار درهم تصدق می کند و مردی دو درهم دارد و به غیر از این هیچ چیز دیگر را مالک نیست و یکی از آن دو درهم را با طیب نفس در راه خدا می دهد، صاحب یک درهم افضل است از صاحب صدهزار درهم» و باید فقیر زیادتر از قدر حاجت خود را ذخیره نکند پس اگر کسی باشد که زیادتر از قوت یک شبانه روز را ذخیره نکند، از جمله صدیقین خواهد بود و اگر از قوت چهل روز زیادتر ذخیره نکند از جمله متقین خواه بود و اگر از قوت سال خود زیادتر ذخیره نکند از صالحین خواهد بود و اگر از قوت سال زیادتر ذخیره نماید از زمره فقرا خارج خواهد شد و از فضیلت فقر محروم است.
و هرگاه کسی فقیر باشد و شخصی چیزی به او عطا نماید، پس اگر آن چیز حرام موبد باشد، رد آن واجب و قبول آن حرام است و اگر مشتبه باشد، سنت است که آن را رد کند و قبول نکند و اگر حلال باشد، پس اگر به عنوان هدیه است مستحب است قبول آن اگر بی منت باشد، زیرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هدیه قبول می فرمودند و اگر در آن منت باشد ترک آن بهتر است و اگر به عنوان صدقه یا زکوه یا نحو اینها باشد باید اگر آن فقیر مستحق آن باشد و از اهل آن باشد قبول کند و الا رد کند و اگر بداند که آن دهنده، این را به جهت صفتی که در این فقیر گمان کرده به او داده، مثل اینکه او را سید دانسته، یا عالم یافته، یا غیر اینها و فی الواقع چنین نباشد باید رد نماید و اگر نه هدیه باشد و نه صدقه، بلکه به جهت شهرت و خودنمائی و ریا و آوازه داده باشد بهتر آن است که قبول نکند و رد کند بلکه بعضی از علماء قبول آن را حرام، و رد آن را واجب دانسته اند و مخفی نماند که آنچه را به فقیر می دهند اگر به آن محتاج باشد و زیادتر از قدر حاجتش نباشد افضل آن است که هرگاه از آفاتی که مذکور شد سالم باشد آن را قبول کند.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: ثواب آن که با وسعت به فقیر عطا می کند بیشتر نیست از آن که می گیرد، هرگاه محتاج باشد» بلکه در بعضی احادیث نهی شده است از رد آن و اگر زاید بر قدر حاجت باشد اگر آن فقیر، طالب راه آخرت باشد آن زیادتی را رد کند، زیرا که آن را خدا به جهت آزمایش و امتحان فرستاده تا ببیند چه می کند اما قدر حاجت را به جهت رأفت و رحمت بر آن فرستاده پس درگرفتن آن ثواب است، و اما در قدر زیادتی، یا مبتلا به معصیت آن می شود، یا گرفتار حسابش پس سزاوار طالب سعادت آن است که زاید از قدر حاجت قبول نکند، زیرا که نفس، بعد از آنکه مرخص شده که عهد و پیمان را بشکند به آن عادت می کند.
بعضی از مجاورین مکه نقل می کند: «دراهمی چند داشتیم که گذارده بودم در راه خدا انفاق کنم، روزی فقیری را دیدم که از طواف مکه فارغ شده به صدای ضعیفی می گفت: «جائع کما تری عریان کما تری، قما تری فیما تری یا من یری و لا یری» یعنی «خدایا گرسنه ام چنانکه می بینی و برهنه ام چنانکه می بینی پس چه می بینی در این خصوص که می بینی؟ ای کسی که همه چیز را می بیند ولی خود دیده نشود» می گوید: نگاه کردم دیدم جامه کهنه در بر داشت که بدن او را نمی پوشانید، با خود گفتم: این کسی است که باید دراهم خود را به او دهم آنها را به نزد او بردم نگاهی به آنها کرد، پنج درهم برداشت و گفت: به چهار درهم آن دو جامه می خرم و یکی را هم خرج می کنم و تتمه را رد کرد و گفت: احتیاج به آن ندارم شبی دیگر او را دیدم که دو جامه نو پوشیده بود، من اندکی از او بددل شدم، متوجه من شد و دست مرا گرفت و به طواف مشغول شدیم، تا هفت شوط طواف را تمام کردیم در هر شرایطی دیدم که پاهای ما بر یک نوع جوهری از جواهر بود، یک بار بر روی یاقوت راه می رفتیم و یک بار بر روی مروارید و یکبار بر روی زمرد و یکبار بر طلا و پاهای ما تا به کعب به آنها فرو می رفت پس آن مرد به من گفت: خدا این همه را به من داده و قبول نکردم و از دست مردم چیزی می گیرم و معاش می کنم، زیرا که همه اینها ثقل و ابتلاست» خلاصه آنکه، قدر حاجت گرفتن افضل است و باعث ثواب رسیدن به آن، کسی است که می دهد، و اعانت بر ثواب هم ثواب است امر شد به موسی بن عمران که «در هر شبی در پیش یکی از بنی اسرائیل افطار کن گفت: الهی چرا روزی مرا بر دست بنی اسرائیل متفرق کرده ای که یکی چاشت بدهد و یکی شام؟ وحی به او رسید که من با دوستان خود چنین می کنم و روزی ایشان را به دست بطالین بندگانم قرار می دهم تا آنها نیز به این سبب به ثوابی رسند».
و اما زیادتر از قدر حاجت را بهتر آن است که نگیرد بلی اگر خواهد آن را به فقرا دهد و بذل کند، گرفتن آن ضرر ندارد و باید دفعه انفاق فقرا کند و نگاه ندارد، که گاه است نفس در مقام فریب او برآید همچنان که جمعی متصدی خدمت فقرا و متکفل حال ایشان شدند و از اغنیا می گرفتند و به فقرا می دادند، عاقبت نفس و شیطان با هم ساخته او را فریفتند و این را وسیله جمع مال و تنعم و تلذذ قرار دادند، و به هلاکت رسیدند و سزاوار مومن، آن است که تا او را ممکن باشد از کسی چیزی خواهش نکند و سوال ننماید، زیرا که آن متضمن شکوه از خدا، و ذلیل کردن خود است و موجب ایذای آن کسی است که از او خواهش می کند، زیرا که بسا باشد به خاطر خواه خود چیزی ندهد و بعد از اظهار به او شرم کند و یا خجالت کشد، یا محافظت آبروی خود کند، یا به روی ریا چیزی بدهد و چنین چیزی معلوم نیست که شرعا حلال باشد.
و از این جهت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «سوال از مردم از جمله فواحش است» و فرمود: «هر که از مردم سوال کند و قوت سه روز خود را داشته باشد، روز قیامت خدا را ملاقات کند در حالی که روی او استخوان خالی باشد و هیچ گوشت نداشته باشد» و فرمود که «هیچ بنده ای نیست که یک در سوال را بر خود بگشاید مگر اینکه خدا هفتاد در فقر را بر روی او می گشاید» و فرمود که «سوال، حلال نیست مگر با فقری که به هلاکت انجامد، یا قرضی که به رسوائی کشد» روزی طایفه ای از انصار به خدمت آن بزرگوار آمدند و عرض کردند: « یا رسول الله حاجتی به تو داریم فرمود: بگویید عرض کردند: حاجت بزرگی است فرمود: بیاورید حاجت خود را گفتند: می خواهیم ضامن شوی از برای ما بهشت را حضرت سر به زیر انداخت، پس سر برداشت و فرمود: ضامن می شوم به شرطی که شما هم ضامن شوید از احدی چیزی سوال نکنید ایشان تعهد نمودند و همچنین بودند، حتی در سفر تازیانه از دست یکی می افتاد از رفیق خود که پیاده بود سوال نمی کرد که تازیانه را به او دهد و خود فرود آمده بر می داشت و اگر بر سفره ای نشسته بودند و آب به یکی نزدیک بود رفیقش از او خواهش نمی کرد که آب را به او دهد» و فرمود که «اگر یکی از شما پشته هیزم را بر پشت کشد و بفروشد و آبروی خود را نگاه دارد بهتر است از آنکه سوال کند» در روز عرفه حضرت سید الساجدین علیه السلام در عرفات جمعی را دیدند که سوال می کردند فرمودند: «اینها بدترین خلق خدا هستند مردم رو به خدا آورده تضرع می کنند و اینها رو به مردم آورده سوال می کنند» و حضرت صادق علیه السلام فرمود که «اگر سائل بداند که چقدر وزر و وبال دارد، احدی هر آینه از احدی سوال نمی کند و اگر آنکه رد می کند بداند که رد سائل چقدر بد است احدی سائلی را محروم و رد نمی کند» و مخفی نماند که منعی نماند که منعی که از سوال شده در صورتی است که ناچار و مضطر نباشد و اما در صورت اضطرار و احتیاج، شکی در جواز آن، و رخصت در آن نیست و آنچه در ترغیب اعطاء سائل رسیده دلالت بر آن می کند.
خدای تعالی فرموده است: «و اما السائل فلا تنهر» یعنی «اما سائل را از خود مران» حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: رد مکن سائل را و چیزی به او بده، اگر چه نصف خرمائی باشد» و فرمود: «از برای سائل، حقی است، اگر چه بر اسبی سوار شده باشد» و فرمود: «سائل را رد نکنید، اگر چه سم سوخته باشد».
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی مفهوم فقر و تفاوت آن با گدایی میپردازد. نویسنده بیان میکند که گدا کسی است که دنیا از او دور شده، در حالی که فقیر کسی است که خودش از دنیا فاصله گرفته است. برای فقیر واقعی، پذیرفتن فقر و قناعت لازم است و باید به خداوند توکل کند و از خلق قطع طمع نماید.
امام علی (علیه السلام) فقر را به دو صورت عقوبت و کرامت تقسیم میکند. فقر به عنوان کرامت باعث خوشخلقی و اطاعت خدا میشود، در حالی که فقر به عنوان عقوبت، انسان را بدخلق و نارضایتی از قضا و قدر الهی میآورد. فقیر باید بهدنبال رضایت الهی باشد و از اظهار فقر خود شرم نکند.
نویسنده همچنین بیان میکند که فقیر نباید به اغنیاء تواضع کند و باید بر غنای الهی اعتماد کند. او میتواند از دیگران کمک بگیرد، اما باید از دریافت بیش از حد نیاز بپرهیزد و هر آنچه نیاز ندارد را به دیگران بدهد. در نهایت، فقر و قناعت به معنای ثواب و رضایت الهی است، در حالی که حرص و طمع بر مال موجب گناه خواهد شد.
نویسنده به این نکته تأکید میکند که سوال کردن از مردم جایز نیست مگر در حال اضطرار، و بر فقیر واجب است تا استقلال خود را حفظ کند و از سوال کردن پرهیز نماید. همچنین، در صورت اضطرار، درخواست کمک از دیگران خلاصی از باری است که خداوند بر دوش او گذاشته است.
هوش مصنوعی: وقتی به ارزش فقر پی بردی و فایدههای آن را شناختی، باید احتیاط کنی و هر گدا را فقیر نپنداری. گدا و فقیر دو مفهوم متفاوت دارند. گدا کسی است که دنیا او را رها کرده، در حالی که فقیر کسی است که خودش از دنیا دست کشیده است. علاوه بر این، فقیر باید ویژگیهایی داشته باشد که اگر آنها را داشته باشد، فضیلت فقر شامل حال او خواهد شد.
هوش مصنوعی: شخص فقیر باید به فقر و بیچیزی خود راضی باشد. اگر هم از این وضعیت ناخشنود است، باید مانند کسی رفتار کند که از حجامت، با وجود درد آن، راضی است، زیرا حجامت را از جانب خدا میداند و به همین دلیل شاد و خوشحال است. او باید در دل به خدا توکل کند و اعتمادش به خدا باشد و بداند که خدا نیازهای او را تامین میکند. همچنین باید به هر آنچه که به او میرسد قانع باشد و خواهان اضافی نباشد. بنابراین، باید امید خود را از دیگران قطع کند و به آنچه در دست دیگران است توجهی نداشته باشد و حرص بر کسب مال نداشته باشد. او باید نسبت به فقر خود صبور و شکیبا باشد و از خدا بابت آن شکرگذاری کند.
هوش مصنوعی: امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند که فقر میتواند به دو شکل باشد: یکی عذاب از سوی خدا و دیگری کرامت. فقر کرامتآور ویژگیهایی دارد؛ فرد فقیر در این حالت اخلاق حسنهای پیدا میکند، از خداوند اطاعت میکند، از وضعیت خود شکایت نمیکند و از فقرش سپاسگزاری مینماید. اما فقر به عنوان عقوبت شرایط دیگری دارد؛ در این حالت فرد بدخلق میشود، به نافرمانی از خداوند میپردازد، شکایت میکند و از تقدیر الهی ناراضی است. از این گفتهها نتیجهگیری میشود که هر کس فقیر باشد، لزوماً ثواب نمیبرد. ثواب و فضیلت در فقر به افرادی تعلق دارد که راضی و شاکر هستند و به اندازه نیاز خود بسنده میکنند و آرزوی زیادی ندارند. در مقابل، فردی که از وضعیت خود ناراضی باشد، به دنبال ثروت زیاد برود و به خاطر حرص و طمع بدخلق شود و کارهای ناپسندی انجام دهد، هیچ ثوابی ندارد و بلکه گناهکار به شمار میآید.
هوش مصنوعی: توسعه فقر باعث میشود که فرد خود را بینیاز جلوه دهد و تلاش کند تا مسائل و مشکلاتش را پنهان کند.
هوش مصنوعی: در روایتی از پیامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمده است که اگر کسی فقر و نیازمندی خود را پنهان کند، خداوند به او پاداشی میدهد که مانند پاداش کسی خواهد بود که هر روز روزه بگیرد و هر شب عبادت کند.
هوش مصنوعی: فرد فقیر باید از همنشینی با ثروتمندان پرهیز کند و به خاطر دارایی آنها خود را پایین نیاورد، بلکه باید با اعتماد به نفس و بدون وابستگی به مال و ثروت آنها رفتار کند.
هوش مصنوعی: روایاتی وجود دارد که بیان میکند حضرت علی (علیه السلام) و خضر (علیه السلام) به یکدیگر ملاقات کردند. حضرت علی از خضر پرسید بهترین اعمال چیست؟ خضر پاسخ داد: بهترین عمل، بخشیدن مال ثروتمندان به نیازمندان به خاطر رضای خداوند است. حضرت علی در ادامه فرمود: حتی از این عمل هم بهتر این است که فقیر با ناز و تکبر خود بر ثروتمندان تکیه کند و به خدا اعتماد داشته باشد. خضر گفت این جمله باید با نور بر چهره حوریان نوشته شود. همچنین، فقیر نباید از گفتن حقیقت پرهیز کند و نباید به خاطر طمع یا سازش با ثروتمندان از حقایق چشمپوشی کند. او نباید در عبادت خدا به خاطر فقر و نیازمندی سستی کند.
هوش مصنوعی: اگر فردی مقدار کمی از قدرت و توانایی خود را در راه خدا بهکار گیرد و این تلاش را بهعنوان جهد و کوشش در نظر بگیرد، پاداش این کار بیشتر از کمکهای مالی فراوانی است که افراد ثروتمند میتوانند ارائه دهند.
هوش مصنوعی: حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که یک درهم صدقه ممکن است از صد هزار درهمی که شخصی میدهد، بهتر باشد. یکی از حاضران پرسید که این چگونه ممکن است، ایشان پاسخ دادند که شخصی به مقدار زیادی از مال خود صدقه میدهد، اما فرد دیگری تنها دو درهم دارد و هیچ چیز دیگر ندارد و با دل خوش یکی از آن دو درهم را در راه خدا میدهد. در این حالت، آن که تنها یک درهم صدقه میدهد، از آن که صد هزار درهم داده، بیشتر ارزش دارد. همچنین ایشان فرمودند که فقیر نباید بیشتر از نیاز خود ذخیره کند. اگر کسی فقط به اندازه نیاز یک روز خود ذخیره کند، او از صدیقین است و اگر بیشتر از نیاز چهل روز ذخیره کند، از متقین خواهد بود و اگر بیشتر از نیاز یک سال ذخیره کند، از صالحین به شمار میآید. اما اگر از نیاز یک سال بیشتر ذخیره نماید، از گروه فقرا خارج شده و از فضیلت فقر محروم خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر کسی فقیر باشد و شخصی چیزی به او بدهد، در صورتی که آن چیز حرام باشد، باید آن را رد کند و قبول کردنش جایز نیست. اگر چیز داده شده مشکوک باشد، خوب است که آن را رد کند و نپذیرد. اما اگر آن چیز حلال باشد و به عنوان هدیه باشد، بهتر است که آن را قبول کند، به ویژه اگر بدون منت باشد، چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هدیه را قبول میکردند. اما اگر هدیه با منت باشد، ترک آن بهتر است. در صورتی که هدیه، صدقه یا زکات باشد، اگر فقیر مستحق آن باشد و از اهل آن باشد، باید آن را قبول کند و در غیر این صورت باید آن را رد کند. اگر آن شخصی که هدیه میدهد به اشتباه فقیر را به خاطر ویژگیهایی مثل سید بودن یا عالم بودنش قضاوت کرده باشد و در حقیقت چنین نباشد، باید آن را رد کند. اگر چیزی که داده شده نه هدیه باشد و نه صدقه، بلکه به خاطر شهرت یا ریا باشد، بهتر است که قبول نکند و آن را رد کند؛ برخی از علماء نیز قبول چنین چیزی را حرام دانسته و رد آن را واجب میدانند. به طور کلی، اگر آنچه به فقیر داده میشود برای او ضروری باشد و از حد نیازش بیشتر نباشد، در صورتی که از موانع ذکر شده پاک باشد، قبول آن بهترین کار است.
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند که پاداش کسی که به فقیر با وسعت بیشتری کمک میکند، بیشتر از پاداش کسی نیست که به مقدار نیاز فقیر میبخشد، به شرطی که آن فقیر به واقعی نیازمند باشد. همچنین در برخی احادیث آمده است که از رد بخششهای اضافی نهی شده است، به خصوص اگر آن فقیر به دنبال آخرت باشد. زیرا این اضافات به عنوان آزمایش خداوند فرستاده شدهاند تا ببیند فرد چه میکند. اما مقدار نیاز واقعی هم با مهربانی و رحمت الهی ارسال شده و پذیرش آن پاداش دارد. در مورد مقدار اضافی ممکن است فرد به معصیت دچار شود یا به حساب آن کشیده شود، بنابراین فردی که به دنبال سعادت است باید از قبول مازاد بر نیاز خودداری کند، زیرا نفس بعد از این که اجازه پیدا کند تا عهد و پیمان را زیر پا بگذارد، به این کار عادت خواهد کرد.
هوش مصنوعی: برخی از نزدیکان مکه روایت میکنند که روزی فقیری را دیدند که بعد از طواف خانه کعبه با صدای ضعیفی میگفت: «خدایا من گرسنه و برهنهام، چه میبینی در این باره ای کسی که همه چیز را میبیند!» آن شخص لباس کهنهای به تن داشت که بدنش را نمیپوشاند. یکی از آنان با خود فکر کرد که این فرد باید درهمهایش را به او بدهد. وقتی درهمها را به او داد، فقیری پنج درهم را برداشت و گفت: «چهار درهم را به دو لباس میزنم و یکی را خرج میکنم» و بقیه را برگرداند. در شبی دیگر او را دید که لباسهای نو به تن داشت. آن شخص کمی احساس بددلی کرد، اما فقیری متوجه حال او شد و دستش را گرفت و به طواف پرداختند. در حین طواف، پاهایشان روی جوهری از جواهرات بود؛ گاهی روی یاقوت، گاهی روی مروارید و گاهی بر طلا. آن مرد گفت که خدا این همه چیز را به او داده و او قبول نکرده که از مردم چیزی بگیرد، زیرا همه اینها بار و امتحان هستند. در نهایت، فهمیدند که نیاز به گرفتن چیزها از دیگران، به درستی، موجب ثواب است و همچنین کمک به دیگران میتواند موجب ثواب باشد. همچنین، به موسی بن عمران وحي شد که در هر شب با یکی از بنی اسرائیل افطار کند و او در این باره پرسید که چرا روزیاش به دست دیگران توزیع شده است؛ و خداوند پاسخ داد که با دوستانش اینگونه رفتار میکند تا همه به ثواب برسند.
هوش مصنوعی: بهتر است انسان بیشتر از نیاز خود چیزی نگیرد، مگر اینکه بخواهد آن را به فقرا بدهد و کمک کند. در این صورت، گرفتن آن ایرادی ندارد و باید به فقرا بخشش کند و نگه ندارد؛ زیرا ممکن است نفس انسان او را فریب دهد. برخی مردان با نیت خدمت به فقرا، از ثروتمندان میگرفتند و به نیازمندان میدادند، اما در نهایت نفس و شیطان آنها را فریب دادند و استفاده از این مال را به عنوان وسیلهای برای جمعآوری ثروت و لذت قرار دادند و به هلاکت رسیدند. یک مؤمن بهتر است از کسانی چیزی نخواهد و درخواست نکند، زیرا این کار باعث میشود که از خداوند شکایت کند و خود را ذلیل کند. همچنین ممکن است که منبع درخواستش به او چیزی ندهد و پس از اینکه درخواست را دریافت کرد شرمنده شود یا آبروی خود را حفظ کند، یا به صورت ریا چیزی بدهد و پیبردن به چنین نیتهایی ممکن است شرعاً حلال نباشد.
هوش مصنوعی: حضرت رسول (ص) فرمودند که پرسش از مردم یکی از ناپسندترین کارهاست. او همچنین گفت که کسی که از مردم سوال کند در حالی که برای سه روز نیازمندیاش تأمین شده باشد، در روز قیامت مواجه با خدا خواهد شد در حالی که چهرهاش خالی از گوشت خواهد بود. ایشان تأکید کردند که هر کسی که دست به سوال از دیگران بزند، خداوند برای او هفتاد در فقر باز میکند. همچنین، سوال تنها در دو حالت جایز است: یکی وقتی که فقر به هلاکت منتهی شود و دیگری زمانی که قرضی باشد که باعث رسوایی شود. روزی گروهی از انصار به حضور پیامبر رسیدند و از ایشان خواستند که برای آنها ضامن بهشت شود. پیامبر پذیرفت به شرطی که آنها هم ضمانت کنند که از هیچ کسی چیزی نخواهند. آنها به این معاهده عمل کردند و حتی در سختیها و مسافرتها نیز از دیگران درخواست نمیکردند. حضرت همچنین فرمودند که اگر کسی هیزم را بر دوش خود حمل کرده و بفروشد و آبرویش را حفظ کند، از این بهتر است که از کسی سوال کند. در روز عرفه، وقتی حضرت سید الساجدین (ع) افرادی را دید که سوال میکردند، فرمودند که اینها بدترین مردم هستند زیرا مردم به خدا روی آورده و دعا میکنند، اما اینها به دیگران رو میکنند و سوال میکنند. حضرت صادق (ع) نیز بیان کردند که اگر کسی بداند که سوال کردن چه عواقب بدی دارد، قطعاً از کسی سوال نخواهد کرد و اگر شخصی بداند که رد کردن سائل چه عواقبی دارد، هرگز کسی را از خود محروم نخواهد کرد. اما باید توجه داشت که این نکات درباره سوالات، تنها در صورتی صدق میکند که شخص در وضعیت اضطرار و نیاز نباشد و در صورت نیاز، سوال کردن مجاز و مجاز است و روایات بسیاری نیز در تأکید بر کمک به سائل وجود دارد.
هوش مصنوعی: خداوند متعال فرموده است: «و اما سائل فلا تنهر» به این معنا که سائل را از خود نرانید. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نیز بیان کردند که نباید سائل را رد کرد و باید به او چیزی داده شود، حتی اگر فقط نصف خرما باشد. همچنین ایشان فرمودند که سائل حق دارد، حتی اگر بر اسب سوار باشد. ایشان تاکید کردند که نباید سائل را رد کرد، حتی اگر سم سوخته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.