معشوقه چو آفتاب تابان گردد
عاشق به مثال ذره گردان گردد
چون باد بهار عشق جنبان گردد
هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
معشوقه چو آفتاب تابان گردد
عاشق به مثال ذره گردان گردد
چون باد بهار عشق جنبان گردد
هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از عکس لبت دیده بدخشان گردد
وز یاد رخت سینه گلستان گردد
بی روی توگر آب خورم چون گلبن
اندر دل من چو غنچه پیکان گردد
چون شاهد پوشیده خرامان گردد
هر پوشیده ز جامه عریان گردد
بس رخت به خیل کاو گروگان گردد
گر سنگ بود چو کان زرافشان گردد
هر سر که تو را بر خط فرمان گردد
از دولت تو سرور اقران گردد
آن عید هر آنکه با تو کژ بد چوگان
این عید به شمشیر تو قربان گردد
هر کس از وضع خود گریزان گردد
شاید که بری ز نور ایمان گردد
باشد در دیده ها بعینه زنار
از دانه چو تار سبحه عریان گردد
زان پیش که دی آفت بستان گردد
اوراق گل از خزان پریشان گردد
ساقی، تو که ابر رحمتی، رشحه ببار
تا بلبل طبع من غزل خوان گردد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.