گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوسعید ابوالخیر

آنم که توام ز خاک برداشته‌ای

نقشم به مراد خویش بنگاشته‌ای

کارم چو بدست خویش بگذاشته‌ای

می‌رویم از آنسان که توام کاشته‌ای

خواجه عبدالله انصاری

گر آب دهی نهال، خود کاشته ای

ور پست کنی بنا خود افراشته ای

من بنده همانم که تو پنداشته ای

از دست میفکنم چو برداشته ای

میبدی

گر آب دهی نهال خود کاشته‌ای

ور پست کنی بنا خود افراشته‌ای‌

من بنده همانم که تو پنداشته‌ای

از دست میفکنم چو برداشته‌ای‌

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از میبدی
عطار

ای شمع سرافراز چه پنداشته‌ای

کز سرکشی خویش سر افراشته‌ای

در سوختن و بریدن افکندی سر

با خویش همانا که سری داشته‌ای

باباافضل کاشانی

این نیست جهان جان که پنداشته‌ای

وین نیست ره وصل که برداشته‌ای

آن چشمه که خضر خورد از او آب حیات

در منزل توست، لیک انباشته‌ای

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه