گنجور

 
مولانا

ای عشرت نیست گشته هستک شده‌ای

وی عابد پیر بت‌پرستک شده‌ای

غم نیست اگرچه تنگ‌دستک شده‌ای

از کوزهٔ سر فراخ مستک شده‌ای