گنجور

 
 
 
خواجه عبدالله انصاری

چندان ناز است از عشق تو در سر من

تا در غلطم که عاشقی تو بر من

یا چند زند وصال تو بر در من

یا در سر کار تو شود این سر من

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خواجه عبدالله انصاری
سنایی

گه یار شوی تو با ملامت‌گر من

گه بگریزی ز بیم خصم از بر من

بگذار مرا چو نیستی در خور من

تو مصلح و من رند نداری سر من

عین‌القضات همدانی

معشوق، مرا گفت نشین بر در من

مگذار درون آنکه ندارد سر من

آنکس که مرا خواهد گو: بیخود باش

این، درخور کس نیست مگر در خور من

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عین‌القضات همدانی
میبدی

چندان ناز است ز عشق تو در سر من

تا در غلطم که عاشقی تو بر من‌

یا خیمه زند وصال تو بر در من

یا در سر کار تو شود این سر من‌

عطار

تا عشق نشست ناگهی در سر من

برخاست ازین غم دل غم پرور من

هرگز به چه باز آید مرغِ دل من

تا بازآید برین که رفت از بر من

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه