اگر دمی بنوازد مرا نگار چه باشد
گر این درخت بخندد از آن بهار چه باشد
وگر به پیش من آید خیال یار که چونی
حیات نو بپذیرد تن نزار چه باشد
شکار خسته اویم به تیر غمزه جادو
گرم به مهر بخواند که ای شکار چه باشد
چو کاسه بر سر آبم ز بیقراری عشقش
اگر رسم به لب دوست کوزه وار چه باشد
کنار خاک ز اشکم چو لعل و گوهر پر شد
اگر به وصل گشاید دمی کنار چه باشد
بگفت چیست شکایت هزار بار گشادم
ز بهر ماهی جان را هزار بار چه باشد
من از قطار حریفان مهار عقل گسستم
به پیش اشتر مستش یکی مهار چه باشد
اگر مهار گسستم وگرچه بار فکندم
یکی شتر کم گیری از این قطار چه باشد
دلم به خشم نظر میکند که کوته کن هین
اگر بجست یکی نکته از هزار چه باشد
چو احمدست و ابوبکر یار غار دل و عشق
دو نام بود و یکی جان دو یار غار چه باشد
انار شیرین گر خود هزار باشد وگر یک
چو شد یکی به فشردن دگر شمار چه باشد
خمار و خمر یکستی ولی الف نگذارد
الف چو شد ز میانه ببین خمار چه باشد
چو شمس مفخر تبریز ماه نو بنماید
در آن نمایش موزون ز کار و بار چه باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و پیچیدگی احساسات و عشق پرداخته است. شاعر با به تصویر کشیدن لحظاتی از زندگی، سوالاتی را مطرح میکند که نشاندهنده تفکر عمیق او در مورد عشق و ارتباطات انسانی است. او به توصیف زیباییهای طبیعت و عشق میپردازد و با تکرار سوالات، به تجزیهوتحلیل موقعیتهای عاطفی و تجربیات خود میپردازد. شعر به تقابلهای مختلف مانند خوشی و غم، عشق و جدایی، و یگانگی و تنهایی اشاره میکند. در نهایت، شاعر به ستایش عشق و دوستی به عنوان نیروهای پیونددهنده زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر محبوبم لحظهای به من توجه کند، چه اهمیتی دارد اگر درختان به خاطر زیبایی بهار بخندند؟
هوش مصنوعی: اگر خیال یار به حضور من بیاید، چه حال و وضعی پیدا خواهد کرد، وقتی که بدن ضعیف من دوباره انرژی و زندگی تازهای بگیرد.
هوش مصنوعی: من شکار خستهای هستم و تیر غمزه تو مرا به دردسر انداخته است. اکنون در گرمای محبت، صدای تو را میشنوم که میپرسد: ای شکار، حالا چه میکنی؟
هوش مصنوعی: من در حالتی از بیقراری و تشویش به سر میبرم که همچون کاسهای پر از آب به نظر میرسد؛ وقتی آرزو دارم به لب معشوق برسم، اما این روند برایم دشوار و گیجکننده میشود.
هوش مصنوعی: وقتی اشکهای من مثل لعل و گوهر زمین را پر کرد، اگر لحظهای به وصال تو برسم، در کنار آن چه اهمیتی دارد؟
هوش مصنوعی: گفتن چیست که من بارها شکایت کردهام، اما برای عشق تو جانم را هزار بار هم فدای تو کنم، چه اشکالی دارد؟
هوش مصنوعی: من از دست رقبای عقلانی که در کنترل من بودند رها شدم، و در حالی که به سوی شتر سرمستی میروم، به این فکر میکنم که در چنین حالتی، چه کنترلی به دیگران دارم.
هوش مصنوعی: اگر نتوانم کنترل خود را حفظ کنم و بار سنگینی را بر دوش بکشم، یک شتر کمتر در این کاروان چه تأثیری خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: دل من به خشم مینگرد و میگوید که اگر به دنبال نکتهای خاص از میان هزار نکته هستی، چرا اینقدر کوتاه میآیی؟
هوش مصنوعی: احمد و ابوبکر در کنار یکدیگر هستند، دل و عشق دو نام متفاوت اما در واقع یکی هستند. این دو یار در غار به چه معناست؟
هوش مصنوعی: اگر هزار انار شیرین هم باشد و یا فقط یک دانه، وقتی که یکی را فشار دهی، دیگران چه فایدهای خواهند داشت؟
هوش مصنوعی: باده و مستی یکسان هستند، اما الفت و دوستی اجازه نمیدهند که این دو به راحتی با هم ترکیب شوند. وقتی که الفت از میان برود، به خوبی متوجه میشوی که حال و هوای مستی و بیخبری چگونه خواهد بود.
هوش مصنوعی: وقتی که خورشید، که برجستگی تبریز است، ماه نو را به نمایش میگذارد، در آن وقت زیبایی و هماهنگی کارها چگونه خواهد بود؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.