گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

از دلم صورت آن خوب ختن می‌نرود

چاشنی شکر او ز دهن می‌نرود

بالله ار شور کنم هر نفسی عیب مگیر

گر برفت از دل تو از دل من می‌نرود

همه مرغان ز چمن هر طرفی می‌پرند

بلبل بی‌دل یک دم ز چمن می‌نرود

جان پروانه مسکین که مقیم لگنست

تن او تا به نسوزد ز لگن می‌نرود

بوالحسن گفت حسن را که از این خانه برو

بوالحسن نیز درافتاد و حسن می‌نرود

رسن دوست چو در حلق دلم افتادست

لاجرم چنبر دل جز به رسن می‌نرود

مرغ جان از قفس قالب من سیر شدست

وز امید نظر دوست ز تن می‌نرود