همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد
چو فرو شدم به دریا چو تو گوهرم نیامد
سر خنبها گشادم ز هزار خم چشیدم
چو شراب سرکش تو به لب و سرم نیامد
چه عجب که در دل من گل و یاسمن بخندد
که سمنبرِ لطیفی چو تو در برم نیامد
ز پِیَت مراد خود را دو سه روز ترک کردم
چه مراد مانْد زان پس که میسرم نیامد
دو سه روز شاهیت را چو شدم غلام و چاکر
به جهان نمانْد شاهی که چو چاکرم نیامد
خِرَدَم بگفت برپر ز مسافران گردون
چه شکسته پا نشستی که مسافرم نیامد
چو پرید سوی بامت ز تنم کبوتر دل
به فغان شدم چو بلبل که کبوترم نیامد
چو پی کبوتر دل به هوا شدم چو بازان
چه همای مانْد و عنقا که برابرم نیامد
برو ای تنِ پریشان تو و آن دلِ پشیمان
که ز هر دو تا نرستم دل دیگرم نیامد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به یک عشق خاص و غیرقابل دستیابی است. شاعر میگوید که تلاش کرده تا از چیزهای مختلف لذت ببرد، اما هیچ چیز به شیرینی و زیبایی معشوقش نبوده است. او از دلشکستگی و ناتوانیاش در درک احساساتش صحبت میکند و میگوید که حتی در میان گلها و زیباییهای دیگر، تنها یاد معشوقش در دلش خوشبختی میآورد. شاعر به تردید و ناامیدی خود اشاره میکند و میگوید که هیچ چیز به او آرامش نمیدهد و در نهایت به این نتیجه میرسد که از جسم و دلش جدا شده و در پی پیدا کردن معشوقش است. این شعر حسرت و longing را به زیبایی نشان میدهد.
هوش مصنوعی: همه را امتحان کردم و بهتر از تو نیافتم؛ زمانی که در دریا غرق شدم، هیچ چیز به زیبایی تو به دست نیاوردم.
هوش مصنوعی: من هزاران پیچ و خم را پشت سر گذاشتم و در این راه، مانند شراب پرشور تو، سرخوشی و لذتی عمیق را تجربه کردم، اما هنوز به سرانجام مطلوبی نرسیدهام.
هوش مصنوعی: چه عجیب است که در دل من گل و یاسمن شادمانه میخندند، در حالی که خودت، ای لطیف و زیبای معنوی، به آغوش من نیامدی.
هوش مصنوعی: به خاطر تو، چند روزی از خواستهام صرفنظر کردم، اما پس از آن دیگر چه آرزویی باقی ماند وقتی که به آنچه میخواستم دست نیافتم.
هوش مصنوعی: چند روزی که خدمتگزار و چاکر تو شدم، هیچ سلطانی در این دنیا نبود که به اندازه تو برای من مهم باشد.
هوش مصنوعی: عقل به من میگوید که از این مسافران دنیوی فاصله بگیر و نگران نباش، چرا که من در انتظار آن مسافر خاص هستم که هنوز نیامده است.
هوش مصنوعی: وقتی که کبوتر دل به سمت بام تو پرواز کرد، من دلم به شدت ناراحت شد، مانند بلبل که در انتظار کبوترش به فریاد افتاده است.
هوش مصنوعی: وقتی که دلم از شوق پرواز به آسمان رفت، مانند کبوترانی که دل به آسمان میزنند، انتظار داشتم که همای افسانهای و پرندهای شگفتانگیز به راهم بیاید، اما هیچکدام به من نرسیدند.
هوش مصنوعی: برو ای تن بیقرار و دل پشیمان، چون من از هر دوی شما جدا شدم و دلی دیگر برایم فراهم نشده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.