جان از سفر دراز آمد
بر خاک در تو بازآمد
در نقد وجود هر چه زر بود
از گنج عدم به گاز آمد
بی مهر تو هر که آسمان رفت
درهای فلک فرازآمد
بی آبی خویش جمله دیدند
هرک از تو نه سرفراز آمد
جان رفت که بیتو کار سازد
سوزید و نه کارساز آمد
اندر سفرش بشد حقیقت
کو بیتو همه مجاز آمد
از گرد ره آمدست امروز
رحم آر که پرنیاز آمد
سر را ز دریچهای برون کن
تا بیند کان طراز آمد
تا نعره عاشقان برآید
کان قبله هر نماز آمد
از پیش تو رفت باز جانم
طبل تو شنید و بازآمد
ای اهل رباط وارهیدیت
کز خط خوشش جواز آمد
آن چنگ طرب که بینوا بود
رقصی که کنون به ساز آمد
از سلسله نیاز رستید
کان بند هزار ناز آمد
ترک خر کالبد بگویید
کان شاه براق تاز آمد
نور رخ شمس حق تبریز
عالم بگرفت و راز آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره بازگشت جان شاعر از سفری طولانی و بینتیجه به معشوق است. شاعر در اینجا به توصیف حالاتی از عشق و درد فراق میپردازد و میگوید که درabsence مهر معشوق، آسمان و زمین نیز بیمعنا شدهاند. او به فقدان آب و زندگی اشاره میکند و میگوید که وجودش بدون معشوق بیثمر است. همچنین، او از حقیقت و مجاز سخن میگوید و از نیاز به عشق و صفا درون دلش مینالد. در نهایت، شاعر از نور معنوی و راز حق صحبت میکند و به عشق و طرب اشاره میکند که در غیاب معشوق سوخته و بیصدا ماندهاند.
هوش مصنوعی: جان به خاطر سفر طولانی، از آسمان فرود آمده و بر روی خاک تو قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: در بررسی و نقد وجود، هر چه ارزشمند و گرانبها به حساب میآید، از ذخیرههای عدم و عدم وجود به دست آمده است.
هوش مصنوعی: هر کس بدون عشق تو به آسمان برود، درهای آسمان به روی او گشوده نمیشود.
هوش مصنوعی: هر کسی در بیآبی و خشکی خود را میبیند؛ از تو کسی سربلند و افتخارآمیز بیرون نیامد.
هوش مصنوعی: جانم از دوری تو در عذاب است و میسوزد، اما هیچ چارهای برای این درد نیامده است.
هوش مصنوعی: در مسیر سفر او، حقیقت نمایان شد و بدون تو، همه چیز به شکل مجازی درآمد.
هوش مصنوعی: امروز کسی که به گرد راه آمده است، به دلایل نیازمندی و با حالت تمنّا نزد تو آمده است، پس بر او رحم کن.
هوش مصنوعی: سرت را از پنجره بیرون بیاور تا ببینی چه زیبایی و چه شکلی در انتظار توست.
هوش مصنوعی: به زودی صدای عشقورزان بلند خواهد شد، زیرا آن کسی که مورد توجه و ستایش همگان است، حاضر شده است.
هوش مصنوعی: جانم از نزد تو دور شده، اما صدای طبل تو را شنید و دوباره به سوی تو برگشت.
هوش مصنوعی: ای اهل رباط! برخیزید و حرکت کنید، زیرا که از خط خوش و نیکو، اجازه و پروانه برای شما آمده است.
هوش مصنوعی: چنگی که قبلاً بدون نوا بود، حالا به همراه ساز، رقصی زیبا به راه انداخته است.
هوش مصنوعی: از زنجیر نیاز و وابستگی آزاد شدم، زیرا بر من آتش ناز و دلربایی ریخته شد.
هوش مصنوعی: بگویید که شاه سوار بر اسب زرینی تازه وارد شده و حالا ترک این کالبد را ترک کرده است.
هوش مصنوعی: نور چهرهى شمس الحق تبریز، جهان را روشن کرد و رازهایی را آشکار ساخت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.