آن یوسف خوش عذار آمد
وان عیسی روزگار آمد
وان سنجق صد هزار نصرت
بر موکب نوبهار آمد
ای کار تو مرده زنده کردن
برخیز که روز کار آمد
شیری که به صید شیر گیرد
سرمست به مرغزار آمد
دی رفت و پریر نقد بستان
کان نقد خوش عیار آمد
این شهر امروز چون بهشتست
میگوید شهریار آمد
میزن دهلی که روز عیدست
میکن طربی که یار آمد
ماهی از غیب سر برون کرد
کاین مه بر او غبار آمد
از خوبی آن قرار جانها
عالم همه بیقرار آمد
هین دامن عشق برگشایید
کز چرخ نهم نثار آمد
ای مرغ غریب پربریده
بر جای دو پر چهار آمد
هان ای دل بسته سینه بگشا
کان گمشده در کنار آمد
ای پای بیا و پای میکوب
کان سرده نامدار آمد
از پیر مگو که او جوان شد
وز پار مگو که پار آمد
گفتی با شه چه عذر گویم
خود شاه به اعتذار آمد
گفتی که کجا رهم ز دستش
دستش همه دستیار آمد
ناری دیدی و نور آمد
خونی دیدی عقار آمد
آن کس که ز بخت خود گریزد
بگریخته شرمسار آمد
خامش کن و لطفهاش مشمر
لطفیست که بیشمار آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف آمدن یک شخص خاص و تاثیر آن بر جهان و دلها میپردازد. شاعر با استفاده از تعبیرات زیبا و نمادین، از فردی یاد میکند که مانند یوسف و عیسی، خوشصورت و نیکمسر است و آمدنش به مثابه روز عید و بهشتی بر روی زمین است. او به قدرت این شخص در زنده کردن و تغییر حال و احوال اشاره دارد. دلها بیقرارند و عشق و شوق به حضور او در جانها جوانه زده است. همچنین، شاعر از آغوش باز عشق دعوت میکند و از دلها میخواهد که رها شوند تا از این لحظهی دل انگیز بهرهمند شوند. در نهایت، او به این نکته اشاره میکند که هر کس از سرنوشت خود بگریزد، شرمنده خواهد بود و میگوید که لطف آن موجود خاص بیشمار است.
هوش مصنوعی: آن جوان زیبا و دلفریب در اینجا حاضر شده و در واقع، او مظهر زیبایی و جذابیت زمانه ماست.
هوش مصنوعی: و آن پرچم با صد هزار پیروزی بر گردوی بهار وارد شد.
هوش مصنوعی: ای انسان، به خاطر کار نیک و زنده کردن مرواریدها و خالص کردن نفس خود، قیام کن؛ چرا که زمان عمل و تلاش فرارسیده است.
هوش مصنوعی: شیر، که برای شکار شیر دیگر شور و هیجان دارد، به چمنزار آمده است.
هوش مصنوعی: دیروقتی گذشت و به یاد روزهای زیبای گذشته افتادم؛ روزهایی که حال و هوای آنها هنوز در یادم زنده است و برایم ارزشمند و دلنشین هستند.
هوش مصنوعی: این شهر امروز مانند بهشت است و نشان میدهد که شهریار (حاکم) آمده است.
هوش مصنوعی: به خاطر روز عید، خوشحال باش و شادی کن، زیرا عشق و محبوبت به خانهات آمده است.
هوش مصنوعی: ماهی از زیر آب بیرون آمد و دید که بر روی او غباری نشسته است.
هوش مصنوعی: از زیبایی آرامش جانها، همه چیز در دنیا بیتاب و ناآرام شد.
هوش مصنوعی: بشتابید و دامن عشق را باز کنید، زیرا از آسمان برکت و نعمت نازل شده است.
هوش مصنوعی: ای پرندهی بینوا که پرهایت را از دست دادهای، در این مکان دو پر دیگری به تو داده شده است.
هوش مصنوعی: ای دل، به خود بیا و سینهات را باز کن، زیرا آن چیزی که دنبالش بودی اکنون نزد تو آمده است.
هوش مصنوعی: ای دوست، بیا و با شوق و اشتیاق به میکده پا بگذار، چرا که خبر غمانگیزی از راه رسیده است.
هوش مصنوعی: از بزرگترها نگو که جوان شدند و از گذشته نگو که به حال آمده است.
هوش مصنوعی: گفتی چگونه از شاه عذرخواهی کنم، در حالی که خود شاه به عذرخواهی آمده است.
هوش مصنوعی: گفتی که چگونه از دست او فرار کنم، در حالی که همه جا کمک و پشتیبانی او همراه من است.
هوش مصنوعی: شعلهای را دیدی و نور به وجود آمد، خونی را هم مشاهده کردی و از آن درد و رنج به وجود آمد.
هوش مصنوعی: کسی که از رویه خوشی و شانس خود فرار کند، سرانجام با خجالت و شرمساری روبرو خواهد شد.
هوش مصنوعی: سکوت کن و از نعمتهایش چیزی نگویید؛ زیرا این نعمت به قدری زیاد است که شمارش ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.