خامی سوی پالیز جان آمد که تا خربز خورد
دیدی تو یا خود دید کس کاندر جهان خر بز خورد؟
تروندهٔ پالیز جان هر گاو و خر را کی رسد؟
زان میوههای نادره، زیرکدل و گربز خورد
آن کس که در مغرب بود یابد خورش از اندلس
وان کس که در مشرق بود او نعمت هرمز خورد
چون خدمت قیصر کند او راتبه قیصر خورد
چون چاکر اربز بود از مطبخ اربز خورد
آن کاو به غصب و دزدییی آهنگ پالیزی کند
از داد و داور عاقبت اشکنجههای غز خورد
تُرک آن بود کز بیم او دیه از خراج ایمن بود
تُرک آن نباشد کز طمع سیلی هر قنسز خورد
وان عقل پرمغزی که او در نوبهاری دررسد
از پوستها فارغ شود، کی غصه قندز خورد؟
صفرایییی کز طبع بد از نار شیرین میرمد
نار ترش خواهد ولی آن به که نار مز خورد
خامش نخواهد خورد خود این راحهای روح را
آن کس که از جوعالبقر ده مرده ماش و رز خورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ترونده: نوبر، میوه نورس و اولین برداشت فصل است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.