گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

گل سرخ دیدم شدم زعفرانی

یکی لعل دیدم شدم زر کانی

دلم چون ستاره شبی در نظاره

به هر برج می‌شد به چرخ معانی

چو در برج عشاق پا درنهاد او

سری کرد ماهی ز افلاک جانی

چو آن مه برآمد به چشمش درآمد

زمین درنگنجد از آن آسمانی

دلم پاره پاره بشد عشق باره

که هر پاره من دهد زو نشانی

چو از بامداد او سلامی بداد او

مرا از سلامش ابد شد جوانی

چو بر روی من دید آثار مجنون

ز رحمت بیامد بر من نهانی

بگفت ای فلانی چرا تو چنانی

چنین من از آنم که تو آن چنانی

چه سرها که داند چه درها فشاند

چه ملکی که راند کسی کش بخوانی

چه ماه و چه گردون چه برج و چه هامون

همه رمز آنست دریاب ار آنی

اگر شرح خواهی ببین شمس تبریز

چو او را ببینی تو او را بدانی

 
 
 
رودکی

کسی را چو من دوستگان می چه باید؟

که دل شاد دارد بهر دوستگانی

نه جز عیب چیزیست کان تو نداری

نه جز غیب چیزیست کان تو ندانی

دقیقی

ز دو چیز گیرند مر مملکت را

یکی پرنیانی یکی زعفرانی

یکی زر نام ملک بر نبشته

دگر آهن آب دادهٔ یمانی

که را بویهٔ وصلت ملک خیزد

[...]

کسایی

از او بوی دزدیده کافور و عنبر

وز او گونه برده عقیق یمانی

بماند گل سرخ همواره تازه

اگر قطره ای زو به گل بر چکانی

عقیقی شرابی که در آبگینه

[...]

عنصری

شه مشرق و شاه زابلستانی

خداوند اقران و صاحبقرانی

بدولت یمینی بملت امینی

مر این هر دو را اصل یمن و امانی

تو محمود نامی و محمود کاری

[...]

فرخی سیستانی

یکی گوهری چون گل بوستانی

نه زر وبه دیدار چون زرکانی

به کوه اندرون مانده دیرگاهی

به سنگ اندرون زاده باستانی

گهی لعل چون باده ارغوانی

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه