در غیب هست عودی کاین عشق از او است دودی
یک هست نیست رنگی کز او است هر وجودی
هستی ز غیب رسته بر غیب پرده بسته
و آن غیب همچو آتش در پردههای دودی
دود ار چه زاد ز آتش هم دود شد حجابش
بگذر ز دود هستی کز دود نیست سودی
از دود گر گذشتی جان عین نور گشتی
جان شمع و تن چو طشتی جان آب و تن چو رودی
گر گرد پست شستی قرص فلک شکستی
در نیست برشکستی بر هستها فزودی
بشکستی از نری او سد سکندری او
ز افرشته و پری او روبندها گشودی
ملکش شدی مهیا از عرش تا ثریا
از زیر هفت دریا در بقا ربودی
رفتی لطیف و خرم زان سو ز خشک و از نم
در عشق گشته محرم با شاهدی به سودی
تبریز شمس دینی گر داردش امینی
با دیده یقینی در غیب وانمودی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تضاد میان عالم وجود و عالم غیب اشاره دارد. شاعر به وجود عشق و حقیقتی عمیق اشاره میکند که از غیب برمیخیزد و دودی که از آتش تولید میشود، نماد حجابهایی است که مانع درک حقیقت میشوند. او به فرد اشاره میکند که اگر از این حجابها بگذرد و به حقیقت برسد، به نور و وحدت دست مییابد. در این مسیر، انسان میتواند از محدودههای معمولی فراتر رفته و به درجهای از وجود برسد که بالاتر از تمامی موانع باشد. در نهایت، شاعر به بت بیتی از شمس تبریزی اشاره میکند که در جستجوی حقیقت و عشق واقعی است.
هوش مصنوعی: در عالم نامرئی چیزی وجود دارد که سرچشمه این عشق است. دودی که از آن ناشی میشود هیچ رنگ و شکلی ندارد و هر چیزی که وجود دارد از آن منبع نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: وجود از نادیدنی پا به عرصهی دیدهها گذاشته و پردهای بر رازها افکنده است، و آن راز همچون آتشی میسوزد زیر پردههای ابهام.
هوش مصنوعی: اگر چه دود ناشی از آتش است، اما این دود حجاب و مانع دید ماست. باید از این دود که نمایانگر دنیای پرفریب و فانی است عبور کنیم، زیرا از این دنیا هیچ سودی عاید ما نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر از غم و درد عبور کنی، جان تو مانند نور میشود. جسم تو مانند شمعی میماند و روح تو مانند آبی که در یک رود جاری است، آزاد و زنده میشود.
هوش مصنوعی: اگر گرد و غبار پست را از خود بزدایی، مانند قرص ماه میشکنی، در واقع با این کار به چیزهای وجودی افزوده میگردی و از آنچه که نیست عبور میکنی.
هوش مصنوعی: تو به قدری قوی هستی که میتوانی از نیروی نیرومندترینها بگذری و بر هر مانعی غلبه کنی، انگار که از زیباییها و لطافتهای آسمانی عبور کردهای و پردهها را کنار زدهای.
هوش مصنوعی: تو به مقام و موقعیتی رسیدهای که به اندازهای عظیم و گسترده است که از بالاترین نقطه آسمان تا پایینترین نقطه زمین را در بر میگیرد و حتی از عمق دریاها نیز فراتر رفتهای و همیشه در حال پا برجا هستی.
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و خوشحالی رفتهای، از آن طرف به دوری از خشکی و رطوبت عشق، به رازی آشنا شدهای، در کنار یار و محبتی که به نفع توست.
هوش مصنوعی: اگر تبریز، شمس دینی را در خود داشته باشد، با نگاهی مطمئن و یقین به غیب و به عالم معنوی اشاره کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برقع ز رخ گشودی دل ازکفم ربودی
چون دل ربودی ازمن خود رو نهان نمودی
ای سرو قد مه رورفتی به حرف بدگو
هر کس هر آنچه بد گفت در حق من شنودی
از بردباری من جور توبیشتر شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.