چون زخمه رجا را بر تار میکشانی
کاهل روان ره را در کار میکشانی
ای عشق چون درآیی در لطف و دلربایی
دامان جان بگیری تا یار میکشانی
ایمن کنی تو جان را کوری رهزنان را
دزدان نقد دل را بر دار میکشانی
سوداییان جان را از خود دهی مفرح
صفراییان زر را بس زار میکشانی
مهجور خارکش را گلزار مینمایی
گلروی خارخو را در خار میکشانی
موسی خاک رو را بر بحر مینشانی
فرعون بوش جو را در عار میکشانی
موسی عصا بگیرد تا یار خویش سازد
ماری کنی عصا را چون مار میکشانی
چون مار را بگیرد یابد عصای خود را
این نعل بازگونه هموار میکشانی
آن کو در آتش افتد راهش دهی به آبی
و آن کو در آب آید در نار میکشانی
ای دل چه خوش ز پرده سرمست و باده خورده
سر را برهنه کرده دستار میکشانی
ما را مده به غیری تا سوی خود کشاند
ما را تو کش ازیرا شهوار میکشانی
تا یار زنده باشد کوهی کنی تو سدش
چون در غمش بکشتی در غار میکشانی
خاموش و درکش این سر خوش خامشانه میخور
زیرا که چون خموشی اسرار میکشانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق صحبت میکند که با لطافت و جذابیتش، جان آدمی را به سوی خود میکشاند. عشق به مانند رشتهای است که روح آدمی را از غفلت به بیداری میآورد و او را از خطرات و دسیسههای دنیا محافظت میکند. شاعر تأکید میکند که عشق میتواند تنگناها و بحرانها را به فرصتی برای رشد و تغییر تبدیل کند. همچنین، با استفاده از تمثیلهایی مانند موسی و فرعون، شاعر به قدرت عشق در هدایت و نجات از مشکلات اشاره دارد. در نهایت، او از دل خود میخواهد که به غیر عشق توجه نکند و به رازهای پنهان عشق در سکوت توجه کند.
هوش مصنوعی: وقتی امید به زندگی را بر روی تارهای دل میزنی، باعث میشوی که کسالت و بیحوصلگی روح را از کار بازدارد و به تلاش و حرکت وادار کند.
هوش مصنوعی: ای عشق، وقتی که با محبت و زیباییات وارد میشوی، جانم را در آغوش میگیری تا یارم را به سوی خود بکشی.
هوش مصنوعی: تو جانم را از خطرات و دزدان محافظت میکنی، اما در عوض، قلب و احساسات من را به راحتی از من میگیری.
هوش مصنوعی: اگر دلهای عاشقان را به شوق بیاوری، روح و زندگی را به آنها میبخشی. اما افرادی که به دنبال ثروت و زر و زرق و برق هستند، با تظاهر زیاد و خودپسندی، تنها به زحمت میافتند.
هوش مصنوعی: تو با زیباییات، کسی را که از عشق دور شده را به باغی پر از گل نشان میدهی، اما در عوض، معشوقی که در میان خارها در بسته است را به درد و رنج میکشی.
هوش مصنوعی: موسی، خاک را بر دریا میافشاند و فرعون، بو را در عیب و ننگ میاندازد.
هوش مصنوعی: موسی برای یاری خود، عصا را به شکل مار میگیرد و تو هم میتوانی عصا را طوری بکشانی که مانند مار حرکت کند.
هوش مصنوعی: وقتی که مار را بگیرند، عصایشان را به دست میآورند. این نعل که شکل باز دارد، به راحتی حرکت میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به درد و مشکل دچار شود، میتوانی او را به راهی نیک هدایت کنی، و کسی که در آرامش و خوشی به سر میبرد، ممکن است به دچار شدن در سختیها کشیده شود.
هوش مصنوعی: ای دل، چه لذتی دارد زمانی که در حال سرخوشی و نوشیدن شراب هستی و در عین حال همه چیز را کنار گذاشتهای و جزو توجهت به خودت برمیگردد.
هوش مصنوعی: ما را به دیگران نسپار، چون فقط تو میتوانی ما را به سوی خود جلب کنی. تنها تو هستی که میتوانی ما را از گرفتاریهایمان رهایی بخشی، چرا که شهوات ما را به سمت خود میکشد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دوست زنده است، تو هم مثل کوهی میایستادی و جلوی او را میگیری، ولی وقتی که او در غم و اندوه است، تو هم او را به زیر میکشی و در سختیها به او کمک نمیکنی.
هوش مصنوعی: سکوت کن و این سرخوشی را در خود نگهدار، چرا که وقتی خاموشی، رازها را فاش میکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مطرب چو زخمهها را بر تار میکشانی
این کاهلان ره را در کار میکشانی
ای عشق چون درآیی در عالم جدایی
این بازماندگان را تا یار میکشانی
کوری رهزنان را ایمن کنی جهان را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.