وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی
مرغ زیرک شوی و خوش به دو پا آویزی
سینه بگشا چو درختان به سوی باد بهار
ز آنک زهر است تو را باد روی پاییزی
به شکرخنده معنی تو شکر شو همگی
در صفات ترشی خواجه چرا بستیزی
زیر دیوار وجود تو توی گنج گهر
گنج ظاهر شود ار تو ز میان برخیزی
آن قراضه ازلی ریخته در خاک تن است
کو قراضه تک غلبیر تو گر میبیزی
تیغ جانی تو برآور ز نیام بدنت
که دو نیمه کند او قرص قمر از تیزی
تیغ در دست درآ در سر میدان ابد
از شب و روز برون تاز چو بر شبدیزی
آب حیوان بکش از چشمه به سوی دل خود
ز آنک در خلقت جان بر مثل کاریزی
ور نتانی بگریز آ بر شه شمس الدین
کو به جان هست ز عرش و به بدن تبریزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ما توصیه میکند که به روح و جان خود توجه کنیم و مانند مرغی زیرک و آزاد باشیم. او به ما میگوید که سینههامان را باید مانند درختان به سوی بهار بگشاییم و از زهر پاییز دوری کنیم. همچنین از ما میخواهد که با شکر و شادی به صفات خوب خود بپردازیم و از ترشی و ناپسندیدگی دوری کنیم. شاعر به وجود گنجی درون ما اشاره دارد که با بیداری و تلاش میتوانیم آن را به دست آوریم. او از ما میخواهد که با شجاعت به میدان زندگی برویم و همچون شمشیری تیز از خود دفاع کنیم. در پایان، او ذکر میکند که باید از چشمههای زندگی بهرهمند شویم و به سوی نور و روشنایی حرکت کنیم.
هوش مصنوعی: زمان آن رسیده است که با روحی پرنشاط و زنده آشنا شوی. مانند پرندهای زیرک، به پایت آویزان شده و خوشحال باش.
هوش مصنوعی: سینهات را باز کن مانند درختان که به سمت نسیم بهاری میچرخند، زیرا نسیم پاییزی برای تو زهرآگین است.
هوش مصنوعی: به خاطر لبخند شکرین تو، همه باید شکرگزار باشیم. حالا چرا باید به ویژگیهای تلخ و منفی خواجه بپردازیم و به او انتقاد کنیم؟
هوش مصنوعی: اگر تو از میان برآیی، گنجهایی که در زیر دیوار وجود تو پنهان است، به روشنی و ظهور خواهند رسید.
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم این است که وجود ما از همان ابتدا، چیزی مانند یک تکه از ماده اصلی یا وجود ابدی است که به جسم خاکی ما پیوند خورده است. اگر به درون خود بنگری، میتوانی آن جوهر اصلی را که بخشی از ذات توست، پیدا کنی.
هوش مصنوعی: ای تیغ جان تو را از آستین برکش که با تیزیات، مانند قمر، دو نیمه خواهد شد.
هوش مصنوعی: با شمشیری در دست، وارد میدان مبارزه شو و از تاریکی شب و روشنایی روز خارج شو و مانند اسبی رعدآسا، به جلو بتاز.
هوش مصنوعی: آب حیات را از چشمه به دل خود بیاور، زیرا در خلقت جان تو به مانند یک کاریز است.
هوش مصنوعی: اگر نتوانی در زندگی بر خودت تسلط داشته باشی، بهتر است به نزد پادشاه شمسالدین بروی، کسی که روح او از عرش بالاتر بوده و وجودی تبریز دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چند از بحر طلب موج دویی انگیزی
روی گل بینی و در دامن خار آویزی
عصمت آنست که با دوست به یک پوست شوی
نه که چون باد هوسناک ز گل بگریزی
گرچه خاکستری اما چو سمومی بوزد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.